اوایل سال 1401 بود که خودروی دنایی که در سال 98 ثبت نام کرده بودم را با تاخیر و با گذشت بیش از دو سال تحویل گرفتم. رنگ ثبت نامی آبی کبود یا همان سرمه ای بود که خاطرههای خوبی از آن رنگ داشتم. حتما میپرسید چه خاطره ای؟
خب، بر میگردم به سال 95، هنگامی که تصمیم گرفتم یک دستگاه خودروی سمند EF7 خریداری کنم. در آن سالها به علت برداشته شدن تحریمهای صنعت خودرو و تیراژ بالای تولید خودروی داخلی و همچنین واردات گسترده خودروهای خارجی کسی برای خرید خودرو سر و دست نمیشکست.
بنابراین به سایت ایرانخودرو مراجعه کرده و یک دستگاه سمند EF7 با رنگ آبی کبود با موعد تحویل 30 روز کاری ثبت نام کردم. زمان به سرعت سپری شد و بعد از 30 روز کاری خبری از تحویل خودرو نشد! در این هنگام و پس از چندین مرتبه تماس با شرکت خودرو ساز و شنیدن پاسخهای نه چندان قانع کننده و در حالی که از بدقولی خودروساز داخلی متاثر و خشمگین شده بودم، به سازمان فروش ایرانخودرو مراجعه کردم. در آنجا مسئول محترمی با روی گشاده با بیان اینکه رنگ انتخابی شما در برنامه تولید بسیار کم تقاضا است و تاخیر پیش آمده ناشی از آن است، ضمن عذرخواهی بابت تاخیر 10 روزه قول دادند که سریعا خودرو شما فاکتور شود.
البته که تحویل خودرو 60 روز به طول انجامید اما خودروی تحویلی را با کیفیت یافتم. موتور ماشین بسیار سرحال و کیفیت مونتاژ راضی کننده بود. طی یکسالی که با آن رانندگی کردم مسافرتهایی از تهران به شمال کشور، شیراز و ارمنستان داشتم که در تمامی آن سفرها عملکرد خودرو راضی کننده بود.
این خاطره خوش مرا بر آن داشت تا در سال 98 اقدام به ثبت نام پرمشقت خودروی دنا کنم که البته آن را همان سمند فیس لیفت میدانم. خاطره خوش آن سمند آبی کبود طی دو سال صبوری تا تحویل خودرو با من بود تا آنکه در اوایل سال 1401 خودروی دنا را تحویل گرفتم. نمای خارجی و آن چراغها و سپر کشیده و دستگیرههای آن مدلی و نمای داخلی و نمایشگر و دکمههای روی فرمان همه و همه به من میگفتند: وای خدای من این قطعا از سمند بهتر است.
اما این خوشحالی و ذوق زدگی دیری نپایید.
اولین مشکل زمانی عیان شد که پس از خروج از پارکینگ خودرو ساز در سرعت 50 کیلومتر بر ساعت هنگامی که به اولین تقاطع رسیدم و ترمز کردم متوجه لرزش در چرخهای جلو شدم. این مشکل در سرعتهای دیگر هم تکرار شد و همچنان پس از 2000 کیلومتر کارکرد وجود دارد که به گفته اهل فن ناشی از تاب داشتن دیسکهای ترمز است. حال اینکه چرا دیسک ترمز یک خودروی صفرکیلومتر باید تاب داشته باشد را خدا داند.
اما مشکل بعدی وقتی بود که دور موتور شما به حوالی 2 هزار میرسید و اتاق خودرو دچار لرزش میشد. باز به گفته اهل فن این مشکل ناشی از کیفیت نامطلوب دسته موتورهای خودرو بود.
اما این مشکلات باعث نشد تا اعتماد و اعتقاد من به آبی کبود دچار تزلزل شود، تا جایی که احساس کردم خودرو در هنگام تعویض دنده از یک به دو دچار وقفه یا اصطلاحا سکته میشود. این موضوع کماکان روی مخ نگارنده است. اینکه چرا باید یک خودرو صفر کیلومتر با سطح کیفی ادعایی سازنده چنین باشد را خدا داند.
الان که این مطلب را مینویسم از سفتی بیش از حد دستگیرههای آنچنانی در که باید با زور آن را کشید و سر و صدای آزار دهنده رودریها و داشبورد که حتی در پیکان هم نظیر ندارد، عبور میکنم و با خود میگویم سالی که نکوست از بهارش پیداست.
بلافاصله یاد آن سمند آبی کبودِ بی آزار میافتم و صنعت خودرویی که در آن کیفیت آخرین موردی است که اهمیت دارد.
چرت و پرت بیش نگفتید
سلام
شهریور سال 99دناپلاس را با شرکت های مکرر در ثبت نام وقرعه کشی خلاصه موفقبه ثبت نام شدم ودر تیر 1401 تحویل گرفتم.
همان هنگاه تحویل شاهد خط وخش هایی روی درصندوق عقب شدم که نمایندگی با پولیش رفع کرد وجکگازی در صندوق عقب از جای خودش در می امد ودرب صندوق روی سروگردن می امد که ان را هم نمایندگی جا انداخت وتحویل دادولی بعد از چند روز در وسط خیابان دسته ماهک از دسته دنده جدا شد ومن را گرفتار کرد وباکمک مردم به ماشین را به کنار خیابان هدایت کردم وپس از تماس باامداد خودرو ومعطل شدن 45 دقیقه یک راننده تاکسی کمک کرد وان راتعمیر کرد وحرکت کردم.
بعد گرفتن نوبت تعمیرگاه نمایندگی ایران خودرودر شهرستان محلاتوبه علت نبودن تعمیرکار 2روز ماشین خوابید وبعد هم تعمیرکار گفت اشکالی ندارد وانشاالله دیگر دسته ماهک بیرون نخواهد زد.
والان باز جرات نمی کنم سوارشوم.چون در این شهر امداد خودرو وایران خودرو نمایندگی ندارد