افزایش تعرفه واردات به شکوفایی صنعت خودرو منتهی میشود یا نارضایتی بیشتر خریداران؟
شاید شش ماه پیش که سامانه ثبت سفارش خودروهای خارجی بسته شد، کسی این مدت زمان طولانی برای بازسازی مجدد آن را پیشبینی نمیکرد و در طی این زمان، بازار همیشه آشفته خودرو در کشورمان دچار نوسانات زیادی نیز شد که بهراحتی قابل پیشبینی بود و حتی برخی این گمانه را مطرح کردند که چنین کاری با پلن قبلی برنامهریزی شده است.
اگر نگاهی به شرایط تولید و عرضه خودرو در کشورمان در طی سالیان اخیر بیندازیم، با هجمه گستردهای از کاربران ناراضی روبهرو میشویم که از وضعیت گرانی خودروهای خارجی و بیکیفیتی خودروهای داخلی همیشه نالان بودند و افزایش تعرفه واردات، نه تنها هیچ کمکی بر کاهش این عدم رضایت نمیکند، بلکه موجب افزایش عمق آن هم خواهد شد! اما چرا؟
خودروسازان اصلاح نمیشوند!
حمایت بسیار زیاد دولتها در طی سالیان اخیر بهخوبی نشان داده که هیچ عزمی از سوی خودروسازان ما برای رشد و توسعه وجود ندارد و همین امر سبب شده تا ایران به گورستان خودروهای خارجی تبدیل شده و یکی از عوامل اصلی بالا بودن میزان مرگ و میر گسترده در جادههای کشور، همین محصولات بیکیفیت باشد. شاید یکی از راهکارهای برون رفت از وضعیت فعلی، ارتقای سریع صنایع خودروسازی داخلی و یا اجازه عرضه خودروهای باکیفیت خارجی باشد، امری که بالا رفتن عوارض نشان میدهد حداقل بر روش دوم نمیتوان امیدی بست، اما بر روی پیشرفت صنایع داخلی چه؟
بهتر است خودمان را گول نزنیم، در کشوری که هنوز پراید و پژو ۴۰۵ تولید میشوند و خودرویی چون رنو ساندرو پس از آنکه در همه جای دنیا عرضهاش تمام شد تازه در کشور ما به عنوان خودرویی جدید شروع به تولید میکند، هیچ چشم انداز روشنی از پیشرفت ندارد. حتی محصولی چون پژو 2008 که با آن همه سر و صدا و ثبت نام عجیب و غریب در کنار قیمت گذاری نامشخص به خط تولید ایران خودرو آمد، در مسیر بدقولیهای زیاد در تحویل قرار گرفته و اکثر کسانی که ثبت نام کردند، موعد تحویلشان به پایان رسیده و به هیچ خودرویی هم نرسیدهاند! پس با این وضعیت آیا امیدی به بهبود عملکرد خودروسازان داخلی است؟
خارجیهای گرانی که گرانتر میشوند!
دولت بهخوبی میداند که اقبال عمومی به خودروهای خارجی علیرغم قیمت بسیار بالاتر آنها نسبت به بهای اصلی همچنان بالاست و حتی میزان این واردات بیشتر از حد پیشبینی بوده و موجب خروج ارز بسیار زیادی از کشور شده است، پس باز هم گرانتر کردن این گرانهای همیشگی، علاوه بر افزایش درآمد دولت، سبب ساز کاهش واردات و همچنین از دسترس خارج شدن این خودروها از دسته بیشتری از مردم خواهد شد!
در واقع این وضعیت برای دولت و خودروسازان داخلی یک وضعیت تمام برد است و برای مردم و خریداران که دوست دارند اتومبیلهایی با فناوری و تنوع روز را سوار شوند، یک شرایط تمام باخت خواهد بود! دولت درآمد بیشتری از واردات کسب میکند، میزان خروج ارز کاهش مییابد، خودروسازان داخلی محصولات خودشان را راحتتر فروخته و حتی گرانتر میکنند و راه برای ادامه دادن وضعیت اسفناک قبلی در عرضه خودروهای قدیمی و بازار انحصاری هموارتر خواهد شد. در این بین همان درصد کوچکی که میتوانستند خودروی خوب خارجی سوار شده باز هم کوچکتر شده و آن عدهای که دلشان به دیدن این خودروها خوش بود، دلشکستهتر خواهند شد!
یک سناریوی متفاوت و تولید خارجیها در داخل
البته در این بین میتوان یک داستان دیگر نیز متصور بود و آن هم مجبور ساختن خارجیها برای تولید خودروهایشان در داخل کشور است، طرحی که اگر واقعا توان عملی شدن داشت، همه از آن میتوانستند سود ببرند. دولت علاوه بر آنکه از خروج ارز جلوگیری میکرد، موجب اشتغال عده زیادی را فراهم کرده و حتی در بهترین حالت با صادرات این خودروها، ارزآوری نیز ایجاد میکرد. کاربران هم قادر میشدند تا به واسطه عرضه و تولید این خودروها در داخل، با بهایی مناسبتر (البته نه در مقایسه با قیمت جهانی) بر این محصولات سوار شوند.
اما آیا چنین امری امکان پذیر است؟ همین مثال قبلی درباره پژو 2008 خود بهخوبی موید این قضیه است و حتی پروسه طولانی تولید محصولات رنو در کشور که در هر مرحله با اشکالات زیادی مواجه میشود، نشان میدهد تولید در ایران مثل کشوری چون چین نیست! ضمن اینکه عوامل خارجی همچون تهدیدهای همیشگی آمریکا و ترس از سرمایهگذاری، خود عاملی دیگر است که چنین پروسهای را کندتر کرده و حداقل در کوتاه مدت و حتی میان مدت، نمیتوان چشم امیدی بر آن بست!
چرا تعرفه واردات بدین شکل گران شد؟
زمانی که ثبت سفارش خودروهای خارجی بسته شد، همگان بهخوبی میدانستند که دولت قصد بالا بردن تعرفه را دارد. طولانی شدن این پروسه به بالا رفتن قیمت خودروهای خارجی کمک کرد تا پس از افزایش عوارض، تاثیر آن بر قیمتهای جاری کمتر احساس شود.
از سمتی سیستم به مرگ گرفتن و به تب راضی شدن، یک روش نخ نما در اقتصاد کشورمان شده و ابتدا با بیان اعدادی چون ۱۵۰ درصد، ذهن بسیاری را به سوی رشد چند برابری قیمت بردند و سپس با اعلام ارقام ۵۵ تا ۹۵ درصدی، کاری کردند که نفسی به آسودگی بکشیم که خوب شد تب کردیم اما نمردیم!
اما این روش به غیر از گرانی محصولات خارجی، بهانهای به دست خودروسازان داخلی داد تا آنها نیز بهصورت آهسته و پیوسته همین محصولات قدیمی را گرانتر کنند و کلا بازار خودرو به سمتی برده شود که گرانی با یک روش سیستماتیک بر پیکرهاش تزریق شده و خارجی و داخلی همگی با هم گران شده و خریداران، خشک و تر با یکدیگر بسوزند!
آیا مردم راضی هستند؟
مطمئنا جواب این سوال یک نه بزرگ است! نگاهی به نظرات مختلف کاربران در مقالات خودرویی بهخوبی نشان میدهد که درصد نارضایتی از وضعیت موجود خودروسازی و عرضه اتومبیلهای خارجی بهقدری بالاست که منجر به ایجاد کمپینهایی چون تحریم خودروهای داخلی در سال گذشته شد و بسیاری با بیان این مطلب که توان خرید خودروهای روز دنیا با قیمت جهانی یکی از حقوق شهروندی هر فرد ایرانی است، به وضع موجود به هر نحوی اعتراض میکنند.
حال گرانتر شدن خودورهای خارجی، اعمال محدودیت بیشتر بر واردات و گرانتر شدن قابل پیشبینی همین داخلیها، خود یکی از عوارض همین بالا بردن تعرفه است و بهطور قطع عارضهای چون بیمار بودن صنعت خودروسازی داخلی را نمیتوان با عارضه دیگری درمان کرد! پس چاره چیست؟
احتمالا نسخه این عارضه و عوارض را بایستی به طبیب حاذق دیگری سپرد وگرنه بیماری این صنعت نه تنها درصد نارضایتی داخلی را بیشتر خواهد کرد، بلکه سبب ساز ایجاد یک بیعدالتی در بدنه جامعه شده که همگی ناشی از یک انحصار چندین ساله و بیانتها در صنعت خودروی کشورمان بوده است.
کی مسئولین به فکر مردم بودن که این بار دومشون باشه ؟ مردم هم جز آه و افسوس و نفرین و لعنت فرستادن به بانیان این ظلم بزرگ هیچ چاره دیگری ندارند
خودروی داخلی = مرگ 28000نفردرسال
خرید خودروی بی کیفیت داخلی = مرگ 28000نفرهموطن درسال
همین ها باعث میشه که من روز به روز از ایران و کشورم ناراحت تر و دور تر بشم و روز با روز بیشتر علاقه مند به رفتن از ایران بشم عاشق کشورم هستم اما عشق خالی شکم سیر نمیکنه!!!!!
این سفره برای آقازاده های قطعه ساز باز شده تا از جیب مردم وبه قیمت جان مردم پول داربشن
این سفره برای آقازاده های قطعه ساز باز شده تا از جیب مردم وبه قیمت جان مردم پول داربشن
متاسفانه سالهاست مردم به هر فضاي مسالمت آميزي نظير صندوق راي براي بهتر زندگي كردن دل ميبندند و از كانديدايي كه وعده بهبود شرايط را ميدهد حمايت ميكنند اما هر بار سر خورده تر ميشوند و عمرشان ميگذرد دريغ از كمي تدبير و اميد…متاسفانه هميشه در اين كشور دولت نقش گره گشا را نداشته و هر وقت به مشكل كمبود بودجه ميخورد بدون هيچ شرمي دستش را در جيب اصولا قشر متوسط ميكند…هر روز در اين كشور قشر متوسط آسيب پذيرتر، قشر غني غني تر و غشر فقير فقيرتر ميشود…و اين قصه ادامه خواهد داشت تا ما دهه شصتي هاي بي نوا دقيقا در دهه مياني زندگي خود با يك آشفتگي اقتصادي بزرگ براي هميشه از آينده خود نااميد شويم و لبمان را بگزيم از تمام حرصهاي فرو خورده خويش….
داداش؟ دلت خوشه ها! نکنه تازه رسیدی ایران؟ اینجا دیگه خیلی وقته که ارزش یه زمین لم یزرع که مسئولین بتونن مصادرش کنن خیلی بیشتر از مردمه!
آخه تا کی مردم باید از سر اجبار پراید ارابه مرگ رو سوار بشن.شما تا حالا شنیدین که یه ڗن خوب سوار یه ماشین ایرونی بشه .مردم فقیر وپابرهنه انقلاب کردن اما عشق وکیفش مال اون بالا نشین هاست..خدا ریشه ی ڟلم رو بکنه .تا کی مردم خفه بشن وحرف نزنن