اگرچه پیچیدن در سرپیچهای تند و یا با زاویه کم، حالا میخواهد با هر نوع موتوری که باشد، یکی از هیجانانگیزترین کارهایی است که یک موتورسوار در حین رانندگی میتواند انجام دهد اما در عین حال، اگر این کار بهدرستی انجام نشود، میتواند بر اساس یافتههای تحقیقات، به اکثر حادثه های موتورسواری منجر شود.
شاید علت به وجود آمدن حادثه این است که موتورسواران سعی میکنند، در حین پیچیدن، در حین اینکه با سرعت بیشتری میپیچند، زاویه خم شدن بدنهایشان را نیز روی موتور، بهصورت اشتباه تنظیم میکنند. یا حتی ممکن است قبل از اینکه به نقطه اوج یک پیچ برسند، سرعت موتور را کم کنند.
بهترین کار برای صحیح پیچیدن در پیچهای تند، بهخصوص اگر شتاب موتورتان بالا بوده و کنترل موتور در پیچها برایتان دشوارتر است، تمرین کردن و توزیع مناسب وزنی روی موتور در حالی است که شما به زاویه اوج پیچ میرسید؛ اما برای این کار، نیازی به خم شدن بیش از حد کمر و پایین آمدن زیاد آرنجها مانند موتورسواران حرفهای مسابقات نیز نیست.
بهترین نوع تمرین برای این نوع پیچیدنها، پیدا کردن یک مکان مناسب و خلوتی است که دارای یک پیچ 90 درجهای بوده و شما میبایست بتوانید با تمرین، با سرعت حدود 70 کیلومتر بر ساعت در این پیچ 90 درجهای بدون ایجاد شدن چالش جدی، بپیچید.
موقعیت بدن
برای هرچه مؤثرتر شدن پیچیدن با موتورسیکلت، شما میبایست بدنتان را با آرامش کافی به سمت جلو متمایل کرده و بازوهایتان را نیز خمکنید. همچنین اگر ممکن است، بهترین حالت برای آرنجهایتان این است که آنها را با دستههای ترمز و کلاچ همطراز کرده و در یک خط قرار بدهید. همچنین نباید وزنتان را روی دستهموتور انداخته تا توزیع وزنی بدنتان بهتر صورت بگیرد. کمی هم پاهایتان را به مخزن سوخت و پشت فلاپ های موتور قرار داده تا تعادلتان روی موتور بهتر شود.
همچنین باید چانهتان را تا حد ممکن بالاگرفته تا از این طریق بتوانید دید وسیعتری را از جلوی جاده داشته باشید. یادتان باشد که در هنگام پیچیدن، به هیچچیزی مانند ماشینهایی که در حال رسیدن به پیچ هستند، درختها و هیچچیز نگاه نکنید زیرا در پیچهای خطرناک و بهخصوص با سرعتبالا، پرت شدن حواس مساوی با ایجاد یک حادثه خواهد بود.
پس سعی کنید با پیدا کردن بهترین حالت توزیع وزنی بدنتان و پیاده کردن نکات بالا، هم پیچها را بهصورت ایمن رد کرده و هم لذت رانندگی در سرپیچها را بدون خطر تجربه کنید.
فشار آوردن بهفرمان داخلی
شاید هیچ منبعی مناسبتر از این نباشد که موتورسوار در حین پیچیدن، فشار خود را روی فرمان داخلی در سمت پیچ گذاشته و سمت دیگر فرمان را بهگونهای بکشد که نیروی لازم برای چرخش مناسب موتور فراهم شود. کاری که به آن، فرمان گیری فعال، فرمان گیری مثبت و یا پاد فرمان گفته میشود.
برای مثال، اگر قرار است به سمت چپ بپیچید، کافی است بهصورت ملایم نیروی خود را به سمت فرمان سمت چپ اعمال کرده و به موتور، نیروی کافی برای خارج نشدن از نیروی گریز از مرکز پیچ را میدهید. البته ممکن است هر چه پیچ تندتر باشد، نیاز باشد که نیروی بیشتری نیز به سمت فرمان داخلی موتور اعمال شود.
دنده مناسب در سرعتهای متغیر
در جادههای صاف و بدون پیچ، موتورسوار تنها در صورتی نیاز به تعویض دنده پیدا میکند که موانع درون جاده، دستاندازها، خودروها و موتورهای دیگر، عابران پیاده و هر عمل دیگری جلوی موتور ظاهرشده که موتورسوار مجبور به تعویض دنده متناسب با سرعت موتور خواهد شد؛ اما در سرپیچ ها قضیه فرق داشته و راننده علاوه برداشتن توزیع وزنی مناسب و صحیح نشستن روی موتور، باید دنده را نیز متناسب با سرعت تغییر داده که این هم ایده آل ترین حالت است و هم نیاز به تمرین دارد.
در سرپیچها، یکی از خطرناکترین کارها، شتاب گیری زیاد بوده که باعث میشود تعادل موتور از دستانتان خارجشده و حتی زمین بخورید. البته با تعویض دنده به دندههای پایینتر، نیاز به کمی شتاب گیری فقط در حدی که موتور نیاز دارد باید انجام شود.
انتخاب خط مناسب
شاید بتوان این مورد را یکی از مهمترین و حیاتیترین عواملی دانست که باید در هنگام پیچیدن با موتورسیکلت، آن را مدنظر قرارداد. درواقع بسته به نوع پیچ و زاویهای که آن دارد، باید قبل از پیچیدن، خط مناسب را پیدا کرد و در همان خط بپیچید.
این کار هم در خودروها و هم در موتورسیکلت، میتواند باعث شود که نیروی گریزازمرکز، بر نیروی پیچش شما غلبه نکرده و موتور از شعاع دایره پیچ، خارج نشود. پس باید قبل از اینکه پیچی را دور بزنید، بهترین نقطه برای ادامه دادن در مسیر پیچ و دور زدن در آن را پیدا کنید.