اگرچه ممکن است اینگونه تصور شود، هنگامیکه روی موتور نشستهایم و در جادهای صاف مشغول رانندگی هستیم، ترمزگیری بسیار آسان و کار پیشپاافتادهای است اما باید این را دانست که همین ترمز گرفتن ساده نیز ممکن است در شرایط متفاوت جادهای و آبوهوایی، تبدیل به یک کار سخت و حیاتی شود که اتفاقاً نیاز به تمرین دارد.
ممکن است تاکنون در کلاسهای آموزش حرفهای رانندگی با موتورسیکلت شرکت کرده، کتابی در این مورد خوانده، فیلمی تماشا کرده باشید و یا توسط دوستان و کسانی که دستی در آتش دارند، در مورد نحوه ترمزگیری و موارد پایهای آن چیزی را شنیده باشید.
برای مثال، یکی از همین موارد گرفتن ترمز جلو در سرعتهای بالا است که میتواند باعث به هم خوردن تعادل موتور شده و موتورسوار را درنهایت، به زمین بزند. پس این را باید دانست که ترمزها از مهمترین مؤلفههای موجود روی هر موتورسیکلتی بوده که میتوانند باجان موتورسوار و ایمنی او بهشدت سروکار داشته باشند.
بیشتر موتورسواران اطلاعاتی در مورد اینکه موتورشان در چه سرعتی و با چه مسافتی میتواند عمل ترمزگیری را انجام دهند ندارند. اکثر موتورهای جدید و بهروزتری که حتی در بازار کشور خودمان وجود دارند، از ترمزهای دیسکی قدرتمندی بهره میبرند که میتوانند بهسرعت و با کمترین خط ترمز، این کار را انجام دهند؛ اما این فقط خود ترمزها نیستند و مهارت راننده نیز در ترمزگیری بسیار مهم و حیاتی است.
حتی ممکن است شما بهترین راننده موتورسیکلت باشید ولی یک ماشین در نزدیکی شما بهگونهای رانندگی کند که یک موقعیت کاملاً خطرناک را برایتان ایجاد کند. اگرچه به وجود آمدن آن اتفاق تقصیر موتورسوار نیست اما جلوگیری از حادثه و کم کردن آن، میتواند ارتباط مستقیمی بامهارت و تجربه موتورسوار داشته باشد. حتی استفاده از ترمز جلو و عقب بهصورت همزمان و صحیح، نهتنها مشکلزا نیست بلکه میتواند در موقعیتهای خاص، بسیار حیاتی نیز ظاهر شود.
اولین نکته این است که نباید ترمز موتور را چه جلو و چه عقب، یکدفعه حتی در موقعیتهای خطرناک گرفت. فشار دادن پدال ترمز بهصورت ناگهان و یا گرفتن دسته ترمز در کسری از زمان، میتواند خطرات بیشتری را برای موتورسوار ایجاد کند. هرچه این عمل ترمزگیری از سوی راننده، آرامتر و بازمان نسبتاً بیشتری انجام شود، وزن موتور به سمت چرخ جلو آرامتر منتقلشده و با فشرده شدن کمکهای جلویی، ترمز بهینهتری را تجربه خواهید کرد.
یکی از مهمترین نکات در ترمز گیری روی موتورسیکلت، حالت نشستن راننده روی موتور و نحوه توزیع وزنی او است. برای مثال، اگر موتورتان ارتفاع بیشتری از زمین نسبت به موتورهای دیگر داشته و یا یک موتور اسپرت مدرن است، باید در هنگام ترمزگیری، زانوها را به فلاپ های جلویی موتور و یا مخزن سوخت چسبانده و بدن را بهگونهای محکم و غیرمستقیم قرار دهید تا مرکز ثقل بدنتان روی موتور بهخوبی تنظیم شود.
این کلمه را میتوان یکی از کلیشهایترین کلماتی دانست که در هرکجای دنیا و در هر حرفه به خصوصی، کاربرد خودش را دارد. کافی است در یک مکان خلوت و محافظتشده که از وجود نداشتن خودرو و عابر پیاده اطمینان داشته باشید، کمکم تمرین کرده وسعی کنید هر بار سرعت خود راکمی افزایش دهید. با این روش، هم میزان قدرت ترمزگیری موتورتان را متوجه میشوید، هم حالت درست نشستن روی موتور در هنگام ترمزگیری و همصدایی که تایرهای موتور درگرفتن ترمز، میتوانند روی جاده ایجاد کنند.
پسازاینکه کمی در مرحله ترمزگیری توانستید مهارت کافی را به دست آورید، باید بازهم در یک مکان خاص و بهدوراز شلوغی و خودرو، سرعت موتور را کم کرده و ترمز گرفته و باز با گرفتن کلاچ و جابجایی دنده صحیح، سرعت را افزایش دهید. با این کار توانایی ترمزگیری های سریع، تعویض دنده بهینه در شما افزایش پیداکرده و عکسالعمل شما نسبت به موقعیتها، افزایش پیدا میکند. توانایی که بدون شک، کمک حل بزرگی در موقعیتهای خطرناک و خاص خواهد بود.
پس بازهم حرف آخر همان تمرین صحیح و اصولی و با توجه به نوع موتورسیکلت شما است تا بتوانید بر اساس موتور خودتان، وزن موتور، دیسکی بودن یا نبودن ترمزها، شرایط آب و هوایی و جاده، پس از چند مدت، بهصورت ناخودآگاه، این کار حیاتی را بهصورت صحیح انجام دهید.