میگویند در سختترین شرایط این عشق است که میتواند انگیزهای برای بهتر ادامه دادن باشد و عشق شاید در میان این همه خبرهایی که از گوشه و کنار دنیا میرسد، به حاشیه رانده شده باشد؛ اما میتوان آن را دوباره زنده کرد؛ آن هم با خواندن رمانهایی که میتوانند یادآور این احساس خوب باشند و به خوانندههایشان نوید روزهای خوب و لحظههای شیرین را بدهند.
در این مقاله به همین بهانه سه رمان جذاب از لیست معروف ترین های رمان عاشقانه ایرانی و خارجی با مضامینی متفاوت به شما معرفی میکنیم که میتوانند دست خیالتان را بگیرند و شما را به سرزمینهایی پر از عاشقانههای زیبا ببرند.
- غرور و تعصب
جین آستین متخصص خلق داستانهای عاشقانهای است که در طول تاریخ ماندگار میشوند و شخصیتپردازیشان بسیار نزدیک است به آن شخصیتهایی که آدمها آرزو دارند در دنیای واقعی از نزدیک ببینند و با آنها در رابطه باشند؛ شخصیتهایی بعد از گذشت سالها همچنان تازگی دارند و آشنا به نظر میرسند.
یکی از بهترین آثار این نویسنده که بارها از روی آن اقتباسهای سینمایی مختلفی گرفته شده، «غرور و تعصب» نام دارد که در خلق یک رمان عاشقانه بسیار جذاب، عالی عمل کرده است. غرور و تعصب ماجرای دختری به نام الیزابت بنت است که به همراه پدر، مادر و خواهرهایش در یک عمارت ساده زندگی میکنند. بزرگترین هدف مادر الیزابت این است که او و خواهرهایش را شوهر بدهد و در این راه از هیچ تلاشی مضایقه نمیکند؛ حتی اگر این تلاش از آداب نزاکت به دور باشد. وضعیت سه خواهر کوچکتر الیزابت هم به مادرشان بی شباهت نیست و جز خواهر بزرگتر، جین و الیزابت بقیه اعضای خانواده چندان مبادی آداب نیستند. تا اینکه خبر میرسد جوانی به نام چارلز بینگلی قرار است برای اقامت موقت به دهکده آنها و عمارت مجللش بیاید. چارلز تنها نیست و به همراه خواهر و دوست صمیمیاش آقای دارسی به دهکده الیزابت میآید و از همین جا داستان عاشقانه پر تلاطمی بین خانواده اشرافی و مبادی آداب بینگلی و دارسی و خانواده متوسط الیزابت و جین اتفاق میافتد. داستانی که هنوز که هنوز است بسیار جذاب و خواندنی است.
بنابراین اگر این روزها به دنبال یک رمان عاشقانه کلاسیک میگردید و از فضای کتابهای جین آستین لذت میبرید، شاید بد نباشد نسخه فیزیکی غرور و تعصب را تهیه کنید یا با دانلود نسخه الکترونیک آن خودتان را به یک مهمانی عاشقانه سراسر شور و هیجان دعوت کنید.
- سال بلوا
نوشافرین یک دختر هفده ساله است در سالهای جنگ جهانی دوم که دل در گرو عشق جوانی کوزهگر میبندد؛ جوانی به نام حسینا که زیبا رو است و نوشا یک دل نه صد دل عاشق او میشود و کارگاه او را بهشت روی زمین مییابد. نوشا اما دختر سرهنگ نیلوفری است و بعید است بتواند بدون تایید خانوادهاش با پسری ازدواج کند که مال و منال خاصی ندارد؛ اما هنرمند است و تحصیلات آکادمیک ندارد؛ اما خمسه نظامی گنجوی را خوانده و عاشقی را بلد است. این میشود که سر و کله خواستگار دیگری هم پیدا میشود؛ مردی میان سال به نام دکتر معصوم که هم تحصیلات دارد، هم ثروتمند است و هم نوشا را میخواهد. این وسط نوشا میماند و امید به حسینا و ازدواج با او و غفلت از خوابی که سرنوشت برای او و خانوادهاش دیده است و شرایط اجتماعی دوران رضا شاه که در نوع خود بسیار خواندنی است.
آنچه خواندید، خلاصهای است از شاهکار عباس معروفی، «سال بلوا» که از دو زاویه دید روایت شده است؛ یکی از دید نوشا و اول شخص و دیگری از زاویه دید سوم شخص که نویسنده پشت آن قرار گرفته است. این اثر با این روش به طرز عجیبی با ظرافت و زیبایی روایت شده است و به دلیل پرشهای زمانی زیبا و استفاده از آرایههای ادبی جذاب تبدیل به اثری شده است که بعد از شروع کردن آن بعید است بتوان آن را به راحتی زمین گذاشت.
سال بلوا در کنار کتاب «سمفونی مردگان» یکی از مشهورترین شاهکارهای ادبیات فارسی است که بهتر است خواندن آن را از دست ندهید؛ به خصوص حالا که کتاب صوتی این اثر عباس معروفی هم تولید شده و روایت جذاب آن برای علاقمندان به شنیدن داستان به جای خواندن آن در سایت فیدیبو قابل دانلود و خریداری است.
- من پیش از تو
اگر به دنبال رمانی عاشقانه هستید که در بستر دنیای مدرن امروز اتفاق افتاده باشد و بتوانید از نظر زمانی با آن ارتباط بهتری برقرار کنید، خوب است سراغ آثار جوجو مویز بروید، به ویژه رمان بسیار عاشقانه «من پیش از تو» که به زیبایی تمام روایت شده و از روی آن فیلمی سینمایی با بازی امیلیا کلارک و سم کلفلین ساخته شده است و با استقبال بسیار خوبی رو به رو شده است.
«من پیش از تو» با داستان لوییزا کلارک یا «لو» شروع میشود. لوییزا در یک خانواده شلوغ زندگی میکند که موقعیت مالی خوبی ندارند؛ به ویژه که پدرش شغلش را از دست داده است. لوییزا یک نامزد ورزشکار دارد که تمام دغدغهاش شرکت در مسابقات و آمادگی حداکثری برای آن است و دغدغه لوییزا هم این است که با کار کردن در کافهای که در آن مشغول است، بتواند درآمدی به دست آورد؛ تا اینکه ناگهان لوییزا کارش را از دست میدهد و همه چیز عوض میشود. لوییزا مجبور است برای پیدا کردن کار جستجو کند؛ اما موقعیت کاری مناسبی برایش وجود ندارد، جز یک پیشنهاد پرستاری از جانب خانوادهای بسیار معروف و ثروتمند به نام ترینر. لوییزا برای مصاحبه به املاک ترینرها میرود و متوجه میشود کسی که باید از او نگهداری کند، پسر جوان خانواده ترینر، ویلیام است که مدتی قبل بر اثر یک تصادف از گردن به پایین فلج شده و روند زندگیاش برای همیشه تغییر کرده است. شروع به کار در این خانه و مواجهه با ویلیام هم زندگی ویلیام و هم زندگی لوییزا را برای همیشه تغییر میدهد و داستانی عاشقانه برایتان خلق میکند که شاید گاهی اشک در چشمانتان جمع کند؛ اما سرشار از حس خوب عاشقی است و به خواندنش میارزد. پیشنهاد میکنیم به هیچ وجه مطالعه این رمان از جوجو مویز را از دست ندهید و با دنیای زیبای لوییزا و ویلیام همراه شوید. همچنین با مشاهده نقد و بررسی فیلم سینمایی آن در سایت imdb میتوانید تصمیم به تماشای فیلم آن نیز بگیرید.