در این مقاله قصد داریم تا مقایسهای میان دو برادر که از سرنوشت روزگار به رویارویی یکدیگر رفتهاند، انجام دهیم.
در یکطرف میدان اتومبیلی باسابقه و خوشنام قرار دارد، اتومبیلی که در ایران خواهان زیادی دارد، نام این اتومبیل محبوب سوناتا است، این اتومبیل در خارج از کشور رقیبان بهمراتب بیشتری دارد و یکی از رقیبان سرسختش مزدا 6 است. هیوندای سوناتا که در این مقاله توسط وبسایت Caradvice مورد مقایسه قرار دادهشده، از نسخه پرمیوم و موتور بنزینی است.
در طرف دیگر برادر کوچکتر سوناتا قرار دارد، اتومبیلی که در ایران مدل استیشن آن عرضهشده است و با شایعاتی مبنی بر تولید انبوه هیوندای در کشورمان، عرضه مدل سدان این اتومبیل نیز قوت گرفته است. برادران هاچبکش یعنی i30 و i20 در ایران طرفداران زیادی پیداکردهاند و بهاحتمالزیاد با آمدن مدل سدانش امکان دارد جنگی بین برادران خاندان هیوندای برای کسب جایگاه بهتر در بازار رخ دهد! این اتومبیل نامش i40 است و انتظار میرود که بر اساس اسمی که دارد بلوغ بیشتری نسبت به i30 و i20 نشان دهد. مدل i40 در مجتمع طراحی هیوندای اروپا طراحیشده است و از این لحاظ یک مزیت برای این اتومبیل بهحساب میآید. هیوندای i40 سدان که در این مقاله مورد مقایسه و بررسی قرارگرفته است، نسخه mid-life و موتور دیزلی است.
شاید با خواندن دو پاراگراف بالا به این نتیجه رسیده باشید که مقایسه دو اتومبیل که سوخت یکسانی مصرف نمیکنند کار اشتباهی است، اما در این مقایسه هدف اصلی، تجربه رانندگی و راحتی سرنشینان است.
قیمت و مشخصاتهر دو اتومبیل تست شده با تجهیزاتی که قابل سفارش است، قیمتی در حدود 41990 دلار دارند. در میان هر دو اتومبیل تجهیزاتی مانند سیستم ناوبری، بلوتوث، USB و سایر درگاهها، صفحهنمایش 4.2 اینچی خازنی که میان کیلومتر شمار و دور موتور قرار گرفته، دوربین عقب، سنسورهای پارک در تمام جهات، گرمکن صندلی، ترمز پارک الکتریکی، کلید مجاورتی، چراغهای LED روشنایی روز، سیستم برفپاککن خودکار و سانروف پاناروما مشترک هستند.
در i40 میان دریچه کولرها یک صفحهنمایش 7 اینچی لمسی وجود دارد اما در سوناتا صفحهنمایش 8 اینچ در داشبورد جای گرفته است. در هر دو اتومبیل صفحهنمایشها در زاویهای مناسب قرار دارند تا نور آفتاب برای مشاهده کردن صفحهنمایش، مشکلی به وجود نیاورد.
در سوناتا از رینگهای آلومینیومی 18 اینچی استفادهشده اما در i40 از رینگهای 17 اینچی بهره گرفتهشده است. در i40 زیبایی را میبینید که نمیتوان آن را در سوناتا، حتی با LED هایی که دارد، پیدا کرد. همچنین در i40 سیستم نگهدارنده در مسیر وجود دارد که شمارا دوباره به مسیر اصلی برمیگرداند و سیستم پارک هوشمند که همانند سیستم پارک موجود در کیا Cee`d نیمهخودکار است و تنها توانایی پیچیدن دارد و مانند سیستم پارک BMW خودکار نیست و باید با استفاده از پدالهای گاز و ترمز به این سیستم کمک کنید.
در i40 برای ایمنی سرنشینان 9 کیسه هوا وجود دارد اما در سوناتا تنها 6 کیسه هوا موجود است. بااینحال هر دو اتومبیل از موسسه ANCAP اروپا توانستهاند 5 ستاره آن را کسب کنند که نشان میدهد هر دو، اتومبیلهای ایمنی هستند. (البته i40 بر اساس معیارهای 2011 نمره گرفته است اما سوناتا بر اساس معیارهای 2015 که شدیدتر است توانسته 5 از 5 را دریافت کند)همه این چیزهایی که گفته شد بخش تئوری ماجرا بود پس بهتر است وارد مرحله عملی شویم. زمانی که صفحهنمایش هیوندای i40 را لمس میکنید حس صفحهنمایش یک اتومبیل لوکس را به شما القا میکند؛ اما در سوناتا به سبب صفحهنمایش بهتری که دارد بهاحتمالزیاد هرروز از آن تشکر خواهید کرد!
رقیبی که هر دو این اتومبیلها در بازار با آن روبهرو شدهاند همان مزدا 6 است که هم با موتور بنزینی و هم با موتور دیزلی عرضه میشود و همین باعث شده است که برادران کرهای را مجبور کند تا کیفیت و ارزش خرید در برابر قیمت را بالا ببرند. اتومبیل مزدا 6 GT با موتور بنزینی، قیمتی در حدود 42790 دلار دارد. نسخه دیزلی آن نیز قیمتی در حدود 45920 دلار است. اگرچه میتوانید مدل پایینتر دیزلی این اتومبیل را باقیمتی در حدود 40480 دلار تهیه کنید.
طراحی داخلیاتومبیلهایی که در مقایسهها از یک کمپانی باشند، معمولا طراحی داخلی شبیه و تا حدودی همانند هم دارند، اما در این دو اتومبیل نمیتوان وجه مشترک زیادی پیدا کرد و اگر آرم هیوندای بر روی فرمان هر یک از اتومبیلها نبود، بهاحتمالزیاد نمیتوانستیم تشخیص دهیم هر دو اتومبیل از یک شرکت باشند! اگرچه کابین i40 تا حدودی شبیه به النترا است اما بازهم با سوناتا تفاوتهای زیادی دارد.
کابین سوناتا احساس آرامش بیشتری را القا میکند. داشبورد بهصورت افقی طراحیشده و مانند i40 در وسط به کنسول خم نمیشود و داشبورد سوناتا بیشتر راننده گرا است تا راننده بتواند با تمرکز بیشتری به رانندگی بپردازد، قرارگیری صفحهنمایش لمسی در بین دریچههای کولر ظاهری مدرن به داشبورد داده است. صفحه کنسول تمیز و شیک طراحیشده و صفحهنمایش بزرگتر به تجربه کردن حسی متفاوت، کمک فراوانی کرده است.در مقایسه، i40 ابزارهای اندازهگیری بیشتری دارد و شمارا به یاد i30 میاندازد، مواد بهکاررفته در کابین از کیفیت بالایی بهره میبرند و حس خوبی را به شما میدهند. صفحهنمایش TFT که بین کیلومتر شمار و دور موتور قرار دارد و میتواند سرعت را بهصورت دیجیتالی و اطلاعاتی به نمایش بگذارد.
در هر دو اتومبیل از پلاستیک نرم و تریم نقرهای استفادهشده است و هر دو اتومبیل صفحه کنسول، محفظههای کنار در، جا لیوانی، محفظههای بسته شونده و نگهدارنده عینک مناسبی دارند. سوناتا ممکن است بزرگترین آینه دید عقبی را داشته باشد که تابهحال دیدهاید.
سوناتا دارای صندلیهای جلو مدرن و راحتی است، آنقدر راحت که احساس میکنید روی یک صندلی دستهدار نشستهاید! مخصوصا اگر در فصل تابستان و کولر روشن با این اتومبیل به گشت گذار بروید یقینا میتوانید رانندگی خوبی را تجربه کنید. لازم به ذکر نیست که هیوندای i40 با صندلیهای چرمش آنطور که بایدوشاید راحت نیست.بر اساس تجربه رانندگان از سوناتا، زانوی چپ آنها معمولا به داشبورد بیش از حد پایین سوناتا برخورد میکند و کمی باعث ناراحتی میشود، هرچند برای دستهای از آنها این پایین بودن داشبورد سبب میشود تا پایتان را به آن تکیه بدهید. بعضی از کلیدها نیز که روی در قرار دارند از حد معمول پایینتر است و باید در جای پایینتری به دنبال کلید موردنظر خود باشید!
با نشستن بر روی ردیف عقب در هر دو اتومبیل متوجه میشویم که برنده در این آیتم برادر بزرگتر یعنی سوناتا است. اگرچه i40 فضای پا زیادی دارد و مناسب است، اما فضای پا بیشتری که در سوناتا وجود دارد قابللمستر است. باوجود آنکه فاصله دوچرخ از یکدیگر در هیوندای i40 برابر با 1805 میلیمتر است و 35 میلیمتر از سوناتا بیشتر است، اما در صندلیهای جلو سوناتا احساس فضایی، هماندازه با جنسیس به شما القا میشود.اگرچه، سوناتا 110 میلیمتر از برادر کوچکش، کشیدهتر است، اما این کشیدگی بیشتر به اتومبیل جلوهای زیباتر داده است. شاید شما هم بر این عقیده باشید که دماغه کشیده و جلو i40 به آن ظاهری خشن و جذاب داده. شاید این جذابیت به این دلیل باشد که ظاهر براق و دماغه زیبای آن توسط یک آلمانی طراحیشده است. اگرچه از روبهرو i40 زیبایی بیشتری دارد اما از کنار سوناتا است که گوی و میدان را از برادر کوچکش میرباید!
سوناتا همیشه فضای شانه، پا و فضای سر بیشتری را در بین همکلاسان خود ارایه میدهد. در ردیف عقب i40، اگر فردی با قد 180 سانتیمتر به بالا بنشیند، امکان دارد سرخود را به سبب کمبود فضای سر خم کند.هر دو مدل دارای دریچههایی بهمنظور رساندن بهتر هوا به موتور هستند، در ردیف عقب هر دو اتومبیل، توانایی قرارگیری 3 سبد بچه وجود دارد. (بهصورت استاندارد در i40 سیستم ISOFIX وجود دارد اما در سوناتا بهصورت آپشن در دسترس قرار میگیرد، بهاحتمالزیاد این سیستم در مدل بعدی سوناتا قرار خواهد گرفت.) هر دو اتومبیل صندوقعقب بزرگی دارند، صندوقعقب سوناتا در حدود 510 لیتر و i40 در حدود 505 لیتر است. همچنین در هر دو اتومبیل میتوانید صندلیهای ردیف عقب را بخوابانید تا فضای بیشتری برای صندوقعقب در اختیار قرار گیرد، اگرچه در مزدا 6 این کار غیرممکن است.
عملکرد و موتوردر زیر کاپوت هرکدام از این اتومبیلها داستان متفاوتی است. اگرچه هر دو موتور دیزلی و بنزینی قدرت را به چرخهای جلو میفرستند، اما تفاوتی آشکار در موضوع داستان نهفته است: یکی بر سرعت تمرکز کرده و دیگری بر مصرف سوخت.
سوناتا با دو موتور بنزینی عرضه میشود، اما یکی از آنهاست که در این مقایسه استفادهشده است، موتور 2 لیتری توربو که قدرتی معادل 240 اسب بخار در دور موتور 6000 تولید میکند این بدان معناست که نسبت به موتور 184 اسب بخاری 2.5 لیتری مزدا 6 قدرت بهمراتب بیشتری بیرون میدهد، این موتور گشتاوری در حدود 350 نیوتون متر در دور موتور 1400 تا 4000 تولید میکند. موتور 2 لیتری ذکرشده بهصورت استاندارد در نسخه پرمیوم قرار دارد و با یک جعبهدنده 6 سرعته اتوماتیک جفت شده است.
اما داستان در i40 دو انتها دارد: یکی با موتور بنزینی و دیگری با موتور دیزلی، اما در این مقایسه تنها موتور دیزلی گفته میشود. موتور 1.7 لیتری دیزلی توربو قدرتی معادل 140 اسب بخار در دور موتور 4000 دور بر دقیقه تولید میکند، البته در سری L میتواند تا 145 اسب بخار افزایش قدرت را تجربه کند. همچنین این موتور در دور 1750 تا 2500 گشتاوری معادل 340 نیوتون متر (تا 20 نیوتون متر افزایش) تولید میکند.در برادر بزرگتر یعنی سوناتا، میتوان از یک جعبهدنده 7 سرعته دابل کلاچ DCT بهره برد که به شما تضمین میکند تا سریعتر به دنده بعدی بروید و تندتر از قبل برانید و کمتر بنزین مصرف کنید. هیوندای ادعا میکند که سوناتا با جعبهدنده دابل کلاچ 5.1 لیتر در هر صد کیلومتر میسوزاند، اگرچه با جعبهدنده اتوماتیک و در حالت اقتصادی بر اساس ادعا هیوندای باید 9.2 لیتر در هر صد کیلومتر مصرف کند اما کامپیوتر داخل اتومبیل مصرف سوخت را تا 9.8 لیتر در هر صد کیلومتر نیز نشان میداد که این مقدار مصرف بیان میکند که موتور بنزینی هیوندای بسیار تشنه است و تا زمانی که پایتان روی پدال گاز است تشنگیاش برطرف نمیشود.
در طرف دیگر یعنی i40 میتوانید از موتور بنزینی 2 لیتری توربو باقدرت 161 اسب بخار و گشتاوری معادل 203 نیوتون متر استفاده کنید.هر دو اتومبیل تقریبا وزن یکسانی دارند، سوناتا وزنی در حدود 1645 کیلوگرم و i40 وزنی در حدود 1661 کیلوگرم دارد. قدرت بالاتری که سوناتا ارایه میدهد باعث عملکردی بهتر در شهر و رانندگی خشنتری میشود.
موتور دیزلی i40 بسیار مناسب است، اگرچه لرزشهایی وارد کابین میشود، اما باعث ناراحتی نمیشود. هرچند عملکرد این موتور نسبت به موتور دیزلی مزدا 6 که قدرتی معادل 173 اسب بخار و گشتاوری معادل 420 نیوتون متر تولید میکند، پایینتر است.
موتور دیزل در رانندگیهای طولانی بهتر عمل میکند. تصمیم هیوندای برای اضافه کردن جعبهدنده DCT تنها کاهش مصرف سوخت بود، گرچه زودتر در ولکس واگن DSG این اتفاق صورت گرفته بود! اگرچه هنگام تعویض دندههای سریع خوب عمل نمیکند اما بهطورکلی نسبت به قبل بهتر شده است.
رانندگی و هندلینگبعد از مدتی رانندگی در سوناتا احساس میکنید که ضربههایی را که به سیستم تعلیق برخورد میکند، دریافت کرده و راحتی را به شما تحویل میدهد. سیستم تعلیق مستقل و کمکفنرهای تیون شده که در آپشنها موجود است به شما اطمینان میدهد که تمامی پستیوبلندیها را دفع کند و نگذارد که کمترین ناراحتی به سرنشینان وارد شود.
سیستم تعلیقهایی که در هیونداهای کرهای هستند نسبت به مدلهای داخل آمریکا سفتتر طراحی میشوند، بااینحال نرمی و راحتی خاصی در این اتومبیل برقرار است.
سیستم الکتریکی فرمان در حالت نرمال و حالت اسپرت زیاد باهم تفاوتی ندارند، اما به لطف این سیستم میتوانید بهخوبی عمل گردش را انجام دهید. سیستم کنترل بدنه و پکیج کمک به هندلینگ، بهخوبی مزدا نیست، اما بااینحال احساس میکنید که توانایی رقابت با فورد موندئو را دارد.در برادر کوچکتر، احساس میشود که کمکفنرها سفتتر و اسپرتتر هستند، اگرچه در وسط پیچها احساس میشود کمی دستوپا بسته است. چرخهای کوچکتر و تایرهای خوب لرزشهایی را که از دستاندازها به وجود میآید، خنثی میکنند؛ بنابراین این بدان معناست که در سرعتهای پایین، i40 راحتی بیشتری را به وجود میآورد.
حکمهر دو اتومبیل شایسته خرید هستند و هرکدام دلایل قابلتوجهی برای خرید دارند. برادر کوچکتر اروپایی یعنی i40، هدفگذاری خود را برای مشتریان سطح بالا قرار داده، چراکه این اتومبیل، موتور دیزلی اروپایی، طراحی اروپایی و کیفیت اروپایی را به مشتریانش تقدیم میکند. در طرف دیگر سوناتا، کابینی شیکتر و جذابتر و صدالبته راحتتر را به شما تقدیم میکند.
البته، اگر بخواهیم رو راست باشیم، سوناتا برتری بیشتری نسبت به برادر خود از بعضی جهات دارد؛ اما هر چه که باشد این دو اتومبیل از یک کمپانیاند و تصمیمگیری را بهشدت سخت میکند چراکه هردو از جهات زیادی باهم مشابهاند و شاید اگر بتوانیم مشکلی را دریکی پیدا کنیم، دور از ذهن نیست که در دیگری هم همان مشکل وجود داشته باشد. اگر قرار باشد که از لحاظ ظاهری اتومبیلی را برنده اعلام کنیم، یقینا i40 شایسته این پیروزی است، اما مسلما قشری که قصد خرید این اتومبیل رادارند فقط به ظاهرش اهمیت نمیدهند، البته i40 مزیت بزرگی دارد و آن موتور دیزلی آن است که هم مالیات کمتری برای آن محسوب میشود و هم مصرف سوخت پایینتری دارد و همچنین از لحاظ ایمنی در مواجه با تصادف، تجهیزات ایمنی بیشتری دارد.برادر بزرگتر یعنی سوناتا، کابین بزرگتر و بهتری را به سرنشینان ارایه میدهد، همچنین سواری و رانندگی در این اتومبیل نسبت به i40 راحتتر و جذابتر است. سوناتا به جهت تعمیر و نگهداری بهتری که نسبت به i40 دارد میتواند گزینه مناسبتری باشد. پس بدین ترتیب برادر بزرگتر بر کوچکتر پیروز شد و نشان داد اتومبیلی که باسابقهتر است پیروز میشود، هرچند همیشه اینطور نیست!
هردو اتومبیل در کلاس اتومبیلهای سایز متوسط با آپشنهایی که در اختیار سرنشینان قرار میدهند، اتومبیلهای مناسبی هستند، اگرچه حریفان سرسختی مانند مزدا 6، فورد موندئو و سوبارو لیبرتی هستند تا با این دو برادر کرهای به نبرد بپردازند؛ اما نظر شما در رابطه با این دو اتومبیل چیست؟
سوناتا
آی ۴۰ طلاست من ۲ ساله دارمش رااااضی ام
سوناتا خداست البته ای چهل را امروز دیدم قیافه وشکل خوبی داشت
سوناتا عالیه ازنظر استیشن ای چهل معرکه است
اگر از محدودیتهای تهیه قطعات و لوازم بگذریم، به یقین، هیوندای i40 به علت طراحی خاص و سفارش اروپا بودن این خودرو، کیفیت و سواری مطلوبتری نسبت به سوناتا ارائه میکنه. پیروز باشید.
من خودم i40 دارم تا کنون لنگ هیچ قطعه ای نبودم. همه قطعات موجود هست و فقط از لحاظ قیمت چون خودرو وادراتی هست مسلما هزینه نگهداری این نوع ماشینها بالاست. واقعا سواری لذت بخشی داره و حس امنیت در جاده بهت آرامش میده