جگوار شرکتی بریتانیایی است که هم اکنون تحت تملک شرکت تاتا موتورز هند قرار دارد. جگوار پس از چندین بار دست به دست شدن و بین شرکتهای معتبر چرخیدن، در سال 1990 تمام سهامش توسط فورد خریداری شد و در سال 2008 فورد این شرکت را به همراه لندرور به تاتا موتورز فروخت. شرکت تاتا با ادغام دو شرکت جگوار و لندروور گروه جگوار -لندروور را به وجود آورد. بعد از آن جگوار با ساخت اتومبیلهایی مانند XJ و XK و F-type توانست دوباره جایگاه خود را در بین خودروسازان بزرگ بهدست بیاورد و در سال 2010، در نمایشگاه اتومبیل پاریس نگاهها را به خود جلب کند. این رویداد آغازی دوباره برای خودروساز بریتانیایی بود؛ هر چند در زیر پرچم شرکتی قرار دارد که به گفته کارشناسان متعصب بریتانیایی این مالک درشان خودروسازی با این قدمت و اصالت نیست.
اف-تایپ کوپه به شما این قول را میدهد تا بهترین اتومبیل اسپرتی باشد که تا به حال جگوار ساخته است. بنابراین چیزی که ما در هنگام سوار شدن در این اتومبیل بریتانیایی میخواستیم ببینیم این بود: چگونه این اتومبیل از پورشه کیمن S بهتر و جذابتر است؟
زمانیکه اف-تایپ کانورتیبل معرفی شد، ما قصد داشتیم تا یک پورشه باکستر را با این اتومبیل مقایسه کنیم، و این کار را انجام دادیم، آن طور که معلوم شد پورشه ارزانتر بود و رانندگی بهتری نسبت به جگوار داشت. حال به بررسی مدل کوپه این اسپرت بریتانیایی میپردازیم، اگر چه درک کردن این اتومبیل بسیار سخت است و هرچه با آن رانندگی کنیم باز هم نمیتوان تمام لذتی که میدهد، بیان کرد.
ابتدا قیمتها را در نظر بگیریم: اف-تایپ کوپهV6 حدودا 7285 پوند از مدل کانورتیبل آن ارزانتر است. یعنی اینکه قیمت نسخه کانورتیبل اف-تایپ برابر 58,520 پوند و قیمت مدل کوپه این اتومبیل برابر 51,235 پوند است، چنین قیمتی تقریبا برابر پول یک پورشه کیمن S با جعبه دنده PDK است.
اگرچه، اینجا اف-تایپ کوپه V6 نسخه S تست شده است.
بله، شما 9000 پوند دیگر باید بپردازید تا حرف S به جلوپنجره جلو و صندوق عقب اضافه شود، ولی موتور سوپر شارژ شده 3 لیتری V6 همان قدرت نسخه اصلی را تولید میکند؛ البته مقدار زیادی کیت نیز به همراه خود دارد، مانند دیفرانسیل Limited-Slip، سیستم تعلیق اسپرت با کمک فنرهای انطباقی و اگزوزهای فعال به همراه تقویت کننده که صدای گوش خراشی را از موتور V6 به بیرون میفرستد. صدایی که مانند نعره کشیدن یک پلنگ با ابهت است. هرچند موتور V8 شلوغ بازی و سر و صدای بیشتری دارد.
سواری
جگوار میگوید بدنه مدل کوپه استحکام به مراتب بالاتری نسبت به مدل کانورتیبل دارد؛ برای این اتومبیل فقط سقف طراحی نشده بلکه بدنه دوباره و از ابتدا ساخته شده است. وزن قسمت جانبی بدنه برابر 3 کیلوگرم است، بله تنها 3 کیلوگرم! و چون قسمت جانبی بدنه یک تکه ساخته شده، پس بسیار ایمنتر از مدل کانورتیبل است، به همین جهت بدنه کمتر تاب برداشته و هندلینگ آن بهبود یافته است. این قسمت دشوارترین بخشی از بدنه این اتومبیل اسپرت است که کارخانه جگوار تا به حال ساخته؛ زمانیکه شما پایتان را روی پدال گاز میگذارید، این پلنگ بریتانیایی با نعرههای بلند شروع به غرش میکند و صدای اصلی خود را بیرون میدهد، به هنگام دور زدن در پیچ این احساس القا میشد که باید شاسی را بهتر میساختند و از حرکات پیچشی، خودسری کمتری میدیدیم.
در هنگام رانندگی با این کوپه معلوم شد که قسمت جلو و عقب بدنه در کنار هم کار میکنند تا توازن و هماهنگی داشته باشند؛ وارد جاده میشویم البته سیستم کنترل کشش سعی در کمتر کردن قدرت دارد، دیفرانسیل Limited-Slip در جاده خیلی کمک میکرد، تا زمانیکه در حالت دینامیک (Dynamic mode ) قرار دارید، سیستم الکترونیکی کنترل پایداری (ESP) قبل از اینکه اطلاعات را گردآوری کند، کمی اشتباه میکرد و مقداری خودسری در انتهای اتومبیل دیده میشد اما برای استفاده روزمره مشکلی ندارد.
در این اتومبیل یک جعبه دنده 8 سرعته اتوماتیک وجود دارد. اگر اتومبیل را در یکی از تنظیمات مسابقهای ببرید، دیگر آن اتومبیلی نیست که در حالت دینامیک بود! این تغییر با مقدار زیادی صداهای انفجار درون سیلندرها که از اگزوز این اتومبیل 6 سیلندر بیرون میآید، همراه است و خیلی طول نمیکشد تا دریابیم، بله، این اف-تایپ کوپه هنوز بهترین خودروی جگوار است. اما یک سؤال مطرح میشود آیا این اتومبیل آن متانت و راحتی یک کیمن S را دارد؟
در پیست، کاملا مشخص است که بهتر است موتور شما در وسط اتومبیل قرار بگیرد (موتور میانی)، مثل کیمن، تا مرکز ثقل اتومبیل به سطح زمین نزدیکتر شده، وزن به طور مساوی تقسیم شود، و در نهایت کمتر در پیست لیز خوردن اتفاق بیفتد، مگر اینکه قصد شما دریفت کردن در پیچ باشد، پس مشخص است که باید در پیست اتومبیل هندلینگ مناسبی داشته باشد، با اینکه هندلینگ این مدل کوپه بهبود یافته ولی هنوز با کیمن S فاصله دارد؛ در جاده، اف–تایپ هیچ گاه احساس بدی به راننده نمیدهد چه برای رسیدن به خانه از محل کار و چه برای گشت زدن، اما مسلما در جاده و یا خیابان شما راحتی را به لذت ترجیح میدهید (مگر آنکه قصد شما لذت باشد)، به همین جهت راحتی را بیشتر از هر چیز دیگری در اتومبیل میخواهید.
کمک فنرهای انطباقی و اگزوزهای اسپرت را در حالت نرمال قرار بدهید و در این صورت شما میتوانید اتومبیل را با کمترین صدا و به راحتی برانید، البته باید تا حدودی مدیون کابینِخوب عایق بندی شده این اتومبیل باشید.
صرف نظر از هندلینگ، عملکرد و قیمت، یک دلیل وجود دارد که چرا اف تایپ کوپه ممکن است بعضیها (مخصوصا کسانی که بین کیمن و جگوار ماندهاند) را مجاب به خرید جگوار کند که دوست داران جگوار دلیلش را میگویند: شما میتوانید دو چمدان بزرگ را در صندوق عقب 407 لیتری آن قرار دهید! صندوق عقب نمایی فوق العاده دارد و در این کلاس بزرگ و جادار است. سرپرست طراحان جگوار، لن کالام (lanCallum) مدل کانورتیبل و کوپه را با طراحان دیگر جگوار، دیزاین کرد، اما از دید من مدل کوپه نسخه زیباتری است (از دید نویسنده).
در هنگام تست و بعد از عبور از جاده و رسیدن به خیابان، توجهها را بسیار زیاد به خود جلب میکرد – قابل ذکر است خیلی بیشتر از توجهی که به کیمن تا به حال شده است.
حالا برگردیم به سؤال اصلیمان، آیا اف تایپ کوپه خرید بهتری نسبت به پورشه است؟ خب، هر دو از دید ما خودروهای پنج ستارهای هستند، اما با موشکافی بیشتر حقیقتی تازه را در مییابیم. پورشه با کمی فاصله دارای هندلینگ بهتری نسبت به جگوار بود، اما جگوار خواستنیتر بود، بهتر است هر دو را داشته باشیم، اما اگر پول کافی برای خرید هر دو ندارید، پیشنهاد ما پلنگ خشن بریتانیایی است تا اسب چموش اشتوتگارتی!
سخن پایانی
اف-تایپ کوپه اتومبیلی هست که ما از جگوار میخواستیم. این اتومبیل مخصوص رانندگان عاشق خودرو است، با ظاهری که فَک هر کسی را که این اتومبیل را میبیند، به زمین میاندازد! و قیمتی رقابتی با سایر حریفان دارد.
با 3 مدل که هر کدام به مقدار فراوان جاذبهای خاص در خودشان دارند، اما این مدل که در بالا تست شد نسخه میانی (mid-spec V6S) است که در بین این 3 اتومبیل برگزیده شده است. مایه مباهات بود که همچین اتومبیلی سه عنصر عملکرد، تجهیزات رفاهی و قیمت را در حد معقول و مورد انتظاری در هم در آمیزد و خودرویی شایسته به وجود بیاورد.
مشخصات اف–تایپ کوپه V6 نسخه S:
قیمت: 60235 پوند
موتور: 3 لیتری – 6 سیلندر با آرایش V شکل – سوپر شارژ شده
قدرت: 375 اسب بخار
انتقال قدرت: به وسیله جعبه دنده 8 سرعته اتوماتیک، دیفرانسیل عقب
صفر تا 100 کیلومتر ( mph 0-62) : ثانیه 4.9
بیشترین سرعت: 274 کیلومتر بر ساعت (171 mph)
میزان آلایندگی: 213 گرم در هر کیلومتر