با توجه بهسرعت تولید در جهان و گسترش و مکانیزه شدن خطوط تولید خودرو، خودروسازان بزرگی مثل تویوتا، نیسان، فورد و… همواره بر تعداد تیراژ خود حساس هستند و ازاینرو، باید در مدتزمانی کوتاه، مدل یا بعضا پلتفرمی جدید ارائه کنند تا جوابگوی نیاز بازار باشد.
طبق آمار مراکز معتبر خودرویی، خودروسازی مثل نیسان، که سومین خودروساز بزرگ ژاپن بعد از تویوتا و مزدا محسوب میشود، هر سه ماه یک خودروی جدید و هر 3 دقیقه یک خودرو در دنیا تولید میکند! حتی اگر از علم احتمالات و خطاهای انسانی و بدسلیقگیهای رایج در خودروسازی هم چیزی ندانیم، احتمال آنکه خودرویی با ظاهر یا شمایل و استایل نامطلوب از این شرکت بیرون بیاید، کم نیست!
پس بدون تعصب به نام برند و یا سابقه و پیشینه آن، فارغ از کیفیت ساخت و آوازه خودروساز، میخواهیم مشتی از یک خروار نمونه خودروی تولید انبوه که حاصل عدم برنامهریزی صحیح برای عرضه به بازار هدف بودهاند را برای شما نام ببریم.
قرار گرفتن چند محصول آلمانی از بی ام و و پورشه در این لیست نشان از سردرگمی یا موازی کاری دپارتمانهای طراحی این خودروسازان بزرگ دارد. پس بزرگتر بودن سبد عرضه محصول یک خودروساز لزوما به معنی خوب بودن همه محصولات آن نیست و خودروسازان کوچک با توجه به محدودیت بودجه و امکانات، بعضا مفیدتر و باراندمان تر از خودروسازان مطرح دنیا در عرضه و معرفی محصول عمل میکنند.
پس اگر در ادامه مثالهایی از خودروسازان مشهور و بزرگ دیدید اصلا تعجب نکنید! این ضربالمثل را نیز به یاد داشته باشید که حتی بزرگان هم اشتباه میکنند!
1.هوندا CR-Z
در تئوری، هوندا CR-Z قرار بود زنده کننده یاد خودروهای اسپرت کوچک ژاپنی دهه 80 و 90 و ادامهدهنده راه CR-X باشد، هاچبکی که قلب بسیاری را در سراسر دنیا بخصوص آمریکا فتح کرد. اما در عمل این هوندا با سیستم هیبریدی نهچندان کارآمد به بازار عرضه شد که سوای تیپ ظاهری نامتعارف و عجیب که چیزی بین هاچبک و کوپه بود، در عمل خودرویی سنگین و فقط برای دو سرنشین تعریف شد که با دید به اطراف بسیار محدود و عملکردی حتی بدتر از اجدادش در دهه 90، خط قرمزی به میراث هاچبکهای ژاپنی کشید.
این خودرو نه چالاکی و نه سرعت یک خودروی اسپرت را داشت و نه فضا و کاربردی بودن یک هاچبک شهری و ازاینرو شایسته قرار گرفتن در این لیست است.
2.بی ام و سری 6 GRAN COUPE
شاید به این زودی انتظار دیدن یک بی ام و را نداشتید! این خودرو در اصل نسخه 4 در یک خودروی دودر است که خود از یک خودروی 4 در مشتق شده!
اگر سواری خشک سری 6، سنگینی و لختی سری 7، و تنگی فضای سریZ را برای یک خانواده 4 نفره میخواهید، باید بگویم با مبلغی بیش از 130 هزار دلار، قطعا بهترین انتخاب شما بی ام و سری 6 گرن کوپه خواهد بود! باید از مدیران ارشد برنامه ریز بی ام و سوال کرد که آیا اینهمه پیچیدگی مهندسی و طراحی و ساخت قالب و خط تولید برای پر کردن کوچکترین خلأهای بازار، آنهم در بخش خودروهای لوکس که بهخودیخود بازار به نسبت کم رونقی است، منطقی و توجیهپذیر است!؟ به لیست زیر دقت کنید:
گرن کوپه سری 3، گرن کوپه سری 4، گرن کوپه سری 5 و حالا گرن کوپه سری 6!
همگی در یک کلاس و دوبه دو با شاسیهای مشترک و مشخصات فنی مشابه و در کلاس ظاهری که کمتر طرفدار دارد و گواه این ادعا این میتواند باشد که مجموع فروش تمامی خودروهای لیست شده بالا رویهم بهاندازه نصف فروش نصف 3 عادی نیست!
3.شورلت سونیک
ایراد گرفتن به خودروهای ارزان بخصوص از نوع آمریکایی کار سختی است. اما باید قبول کرد که سونیک فقط بهعنوان یک حدفاصل برای پر کردن بازار خودروهای ارزان شهری تعریف شده و نه چیزی بیشتر. این خودرو که نسخه هاچبک سدان کروز است، از خودروی هاچبک دیگر شورلت یعنی اسپارک، بزرگتر است و فاصله این دو خودرو را پر میکند. اگر خریداران به دنبال خودرویی اسپرتی و خشک باشند، نسخه RS سونیک پاسخگوی آنهاست، در هر حالتی غیرازاین حالت، انتخاب حتما بین کروز است یا اسپارک!
4.بی ام و X4
قبل از همه باید گفت که قرار گرفتن بی ام و های زیاد در این لیست اتفاقی نیست و نتیجه حس و عقده پر کردن هر فضای خالی در بازار خودرو توسط بی ام و است! این را هم اضافه باید کرد که هرچه درباره X4 گفته میشود اولازهمه به برادر بزرگتر آن یعنی X6 که بدعتگذار یکی از بدترین ترکیبات تاریخ خودروسازی بوده برمیگردد! هردوی این خودروها نسخه بسیار کمکاربردیتر مدلهای X3 و X5 (به ترتیب) هستند که ازلحاظ فضا و خواص خارج جادهای اصلا بویی از مدلهای اصلی مذکور نبردهاند.
از طرفی X4 و برادر بزرگترش به ادعای سازنده، مدلهایی هستند که تجربه ارتفاع سواری بالاتری را برای سری سه و سری پنج سواران ارائه میکنند. همین امر باعث شده که اصلا بویی از خواص اسپرتی و هندلینگ مثالزدنی سریهای سه و پنج، در این دو خودرو به مشام نرسد و بهاصطلاح شترمرغی حاصل شود که نه پرواز بلد است و نه سواری شتر را میدهد!
خلاصه اینکه ترکیب یک خودروی SUV، با یک خودروی اسپرت و شکل دادن فرم کوپه به این ترکیب، حاصلی جز عدم کارایی نداشته و شاید تنها دلیل ادامه فروش این خودرو، حس کنجکاوی عدهای خاص برای تجربه این کلاس عجیب و جدید باشد!
5.بی ام و سری 3 GT
واقعا باید از بی ام و به خاطر تولید اینهمه خودروی فرانکاشتاین گونه تشکر کرد! چراکه دستمایه اصلی این مقاله، همین عزیزان هستند! اول از همه نقدی کوتاه بر نام این خودرو داشته باشیم. در همه جای دنیا وقتی به خودرویی لقب GT یا گرندتورر داده میشود سریعا یاد این چهار کلمه میافتیم: موتور جلو، دیفرانسیل عقب، دو در و 4 نفره. مثل آستون مارتین DB9 یا فراری کالیفرنیا. حال چرا باید بر روی خودرویی خانوادگی با این شمایل نام GT قرار بگیرد جای بسی سوال است. بههرحال! ظاهرا تولید مدل استیشن واگن از سری 3 و 5 کافی نیست و حتما باید مدلی بین استیشن واگن و نسخه سدان برای رفع عطش بازار تولید کرد!
اگر خریداری نیاز به نسخه اسپرتیتر از مدل استیشن واگن داشته باشد، به سراغ X1 میرود. اینکه سری 3 جی تی با مبلغی بیش از 10 هزار دلار نسبت به نسخه سدان و استیشن عرضه میشود، اصلا توجیهپذیر نیست!
6.بیوک ورانو
شاید یکی از محجوبترین خودروهای این لیست، بیوک Verano باشد. خودرویی که بهتنهایی نمیتوان ایراد خاصی از آن گرفت. مشکل اصلی وقتی پیش میآید که آن را کنار برادر بزرگتر خود، یعنی رگال قرار دهیم. این دو خودرو چه به لحاظ ظاهری و چه ازلحاظ ابعادی بسیار نزدیک هستند و برای خریدار، پرداخت چند هزار دلار بیشتر و سوارشدن بر مدل بهتر یعنی رگال، کاملا منطقی به نظر میرسد.
7.فورد EDGE
فورد اِج هم از آن دسته خودروهایی است که واقعا با توجه به قیمت و کاراییشان، ایراد خاصی نمیتوان از آن گرفت و متأسفانه قربانی سیاست “پر کردن فضای خالی” شده است! EDGE درواقع بین مدل کوچک اسکیپ و شاسی بلند فول سایز EXPLORER قرار میگیرد، اما مشکل اصلی وقتی پیش آمد که فورد در همین بازه قیمتی مدل به نسبت لوکستر FLEX را با سه ردیف صندلی عرضه کرد.
8.پورشه 911
بله درست خواندید! پورشه و نه هر پورشه معمولی، بلکه 911 معروف! خودرویی که رانندگان حرفهای و منتقدین کارکشته خودرویی بهسختی از آن ایراد فنی میتوانند بگیرند و راندمان فنی موتور و مجموعه انتقال قدرت آن تقریبا بهترین در تمام خودروسازان است، به خاطر تنوع بیشازحد انتخاب، در این لیست به شایستگی قرار دارد.
چند مدل 911 میتوانید نام ببرید؟ 911 معمولی، توربو، توربو اس، توربو جیتی 2، جیتی 3، جیتی اس، جیتی 3 RS، کاررا، کاررا توربو، کاررا توربو اس؟! همه این مدلها نسخه سقف ثابت یا سقف متحرک فلزی و یا پارچهای دارند، بعلاوه اینکه اخیرا مدل تارگا هم برای تمام 911 بهعنوان آپشن جدید در نظر گرفتهشده!
در یک شمارش سرانگشتی فقط بیش از 25 مدل 911 بهصورت استاندارد قابل سفارش است! بدون در نظر گرفتن کیت بدنه یا سفارش گیربکس PDK یا معمولی و یا سیستمهای سفارشی و تریمهای متنوع داخلی. تنوع بیش از حد این مدلها باعث میشود یک همپوشانی وسیع فقط در مدلهای 911 به وجود آید، بخصوص هنگامیکه بحث رکوردگیری و لپتایم زنی پیش میآید، اصلا نمیتوان گفت که نسخه گرانتر تک دیفرانسیل توربو اس سریعتر است یا نسخه چهارچرخ متحرک کاررا 4 با موتور ضعیفتر. انتخاب بر سر مدلهای کوپه، سقف پارچهای و یا سقف فلزی را هم به پیچیدگیهای قبلی اضافه کنید!
9.تویوتا سکویا
سوای از ظاهر تاریخ گذشته سکویا که بسیار ساده و بی هیجان است، سکویا در اصل یک خودروی SUV بر پایه پیکاپ آفرود توندرا است. تعدد و تنوع محصولات شاسیبلند نیمه سایز و فولسایز تویوتا بهقدری زیاد است که دراینبین سکویا با ظاهری نهچندان جذاب و عدم تعریف دقیق جایگاه، دچار بحران هویت و درنتیجه بحران فروش شده است.
خودتان به شاسی بلندهای تویوتا نگاهی بیندازید: لندکروزر، راو 4، ونزا، CH-R ، فور رانر، پرادو، و هایلندر بهاندازه کافی با یکدیگر همپوشانی و تشابهات فراوان دارند، حال افزودن سکویا به این لیست بلندبالا چه توجیه اقتصادی و مهندسی میتواند داشته باشد، سوال اساسی ما هم هست!
اگر خودرویی بزرگ و خانوادگی برای زدن به خارج جاده مدنظر است، به سراغ هایلندر و فوررانر میرویم و اگر پول اضافهتر داریم و کلاس کاری در حد مرسدس بخواهیم قطعا لندکروز را برمیگزینیم، ولی اگر دنبال یک CUV و شاسیبلند شهری باشیم، راو 4 و مدل زیبا و جدید CH-R انتخاب پیش رو هستند. با این اوصاف به نظر میرسد دو یا سه شاسیبلند تویوتا، در لیست بالا اضافه هستند و سکویا قربانی اول است.
10.هیوندای آزرا
شاید برای ما ایرانیها هم که بازار خودرویی کشورمان تنوع آنچنانی ندارد، به خاطر سپردن نام بعضی از مدلهای کیا و هیوندای به دلیل تنوع زیاد آنها، سخت باشد. تنوع بازار در بخش سدانهای نیمه لوکس کرهای و ژاپنی بهقدری زیاد است که اگر پول کافی داشته باشید، برای انتخاب یک مدل، با دیدن لیست بلندبالای آپشنها و موارد ریزودرشتی نظیر نوع گارانتی و وارداتی یا شرکتی بودن و مواردی از این قبیل، سرسام بگیرید و تحقیقات را به فردی خبره واگذار کنید!
در چند سال اخیر، با پیشرفت چشمگیر کیفیت ماشینهای کرهای، فاصله بین محصولات همخانواده کم شده و همین امر انتخاب را سختتر میکند. آزرا دقیقا میان دو خودروی جنسیس و سوناتا قرار میگیرد و از این بابت جایگاه تعریفشدهای دارد. اما مشکل اصلی وقتی ظاهر میشود که نسلهای جدید سوناتا با کیفیتی بسیار بالا و لیست مفصلی از امکانات رفاهی و موتوری عرضه میشوند و عملا مدلهای نیمه لوکس سوناتا، با آزرا برابری میکنند. جنسیس وخودروی جدید G80 که جایگزین مدل فوق لوکس سنتینیال (Centennial) شده، در کلاس قیمتی بالاتر و ابعاد بزرگتری قرار دارند، اما سیاست غلط قیمتگذاری هیوندای به نحوی است که آزرا فقط 4000 هزار دلار از جنسیس ارزانتر است و 14000 دلار از سوناتا گرانتر!
پس بیدلیل نیست که آمار فروش آزرا نزولی است و برعکس آن، انواع و اقسام سوناتا سفارشهای بیشتری دریافت میکنند و سوناتا در کنار شاسی بلندهای ix35 و سانتافه، پاشنه محکم و تکیهگاه فروش هیوندای در بازارهای جهانی است.
بسیار نگارش زیبایی داشتید و اطلاعات زیادی به من افزوده شد،
موفق باشید
اله
متشکر…از اینکه خوشتون اومد بسیار خوشحال هستیم