یکی از مشکلات در هنگامی که قصد نوشتن مطلبی در مورد کلاس خودرو وجود دارد، موضوع کلاس آن وسیله نقلیه است. حتی یکی از رایج ترین این عبارات که همان ابرخودرو باشد نیز دارای یک مفهومی کلی و مشخص از یک خودرو نیست. در واقع میتوان گفت که در زمینه مشخص کردن کلاس یک خودرو، نقاط خاکستری و نامفهوم زیادی وجود دارند.
کافی است نگاهی به شورلت کوروت C7 ZR1 کنونی انداخته و بحثهایی که در فروم های اینترنتی و سایت های مختلف در مورد اینکه آیا این مدل، یک ابرخودرو است یا خیر را مشاهده نمایید.
با این حال، باز هم به نظر میرسد که یکی از نامفهوم ترین و شاید هم در عین حال، متناقض ترین این اصطلاحات در مورد کلاس یک خودرو، یک کوپه چهار درب باشد. در طول سال های گذشته، شرکت های مختلف خودروساز جهان تعداد زیادی از خودروهای 4 درب کوپه را روانه بازارهای جهانی کرده اند اما بسیاری از مردم در خود نام کلاس این خودروها دچار مشکل هستند؛ زیرا در اصل، یک خودروی کوپه مدلی است که دارای دو درب باشد.
بنابراین، این اصطلاح عجیب از کجا آمده و اصلاً چرا خودروسازان تا این حد روی این کلمه ترکیبی در ظاهر متناقض تاکید کرده و خودروهایشان را با این نام به بازار عرضه میکنند؟
همهی مسائل مربوط به آن از سال 1962 آغاز شد
اصطلاح کوپه چهار درب در واقع یک لغت ترکیبی جدید نبوده و قدمت آن به سال 1962 و به هنگامی بازمیگردد که خودروساز بریتانیایی روور (Rover) دومین نسل از خودروی موسوم به P5 خود را تولید کرد. سبک بدنه کوپه مانند این خودرو، همان چهار درب خود را حفظ کرده تنها با این تفاوت که سقف آن تا 1.5 اینچ پایینتر آمده و در آن از ستونهای بدنه باریکتری نیز استفادهشده بود.
اگرچه بعضیها میگویند که نسل سوم از نیسان لئوپارد از سال 1992 تاکنون یک کوپه چهار درب بوده اما این ایده ساخت روور برای دههها پابرجا باقی ماند؛ اما در واقعیت، این خودروی مرسدس بنز CLS مدل 2005 بود که خود را به عنوان یک مدل سدان چهار درب با سقف زاویهدار و پرشیب که امروزه آن را به عنوان کوپه چهار درب میشناسیم، معرفی کرد.
پس شاید مقصر ساخت این اصطلاح، مرسدس بنز باشد؟!
این ایده بازاریابی مرسدس بود که خودروی سدان چهار درب خود که با یک بدنه موسوم به فست بک (fastback) همراه شده بود را در سال 2002 یعنی هنگامی که مدل CLS پدیدار شد، به وجود آورد. مدلی که در عمل، دارای فضای پا، سر و فضای باری کمتری نسبت به مدل ارزانتر E-Class در آن زمان بوده اما چهرهای اسپرت تر و کشیدهتر داشته است.
از آن زمان تاکنون، دیگر شرکت های خودروساز نیز از این اصطلاح بازاریابی که انگار خوب عمل کرده بود استفاده کرده و مدل های فست بک (مدلی که سقف خودرو با شیب ملایمی به سمت عقبرفته و سقف و صندوق عقب، دو قسمت مجزا بهحساب نمیآیند) خود را با سبک چهار درب روانه بازار کردند. شرکت هایی مانند فولکس واگن، استون مارتین و حتی پورشه نیز بانامهای خاص خود، این مدل خاص را به تولید رساندند.
تاکنون، خودروهای چهار درب کوپه از مدل های خیلی اروپایی و یا بهتر است بگوییم عمدتآ آلمانی بوده اند. درواقع مرسدس با این کار میخواسته ثابت کند که مدل های فست بک، خودروهای وحشتناکی برای سرنشینان عقب و فضای پا و سر برای آنها نیست. در همان زمان، آئودی و بی ام و نیز به صورت خاص این مدل هارا با تولید سری 8 گرن کوپه توسط بی ام و و همچنین مدل های A7 و RS7 توسط آئودی دنبال کردند.
آیا می توان نام دیگری روی این نوع از خودروها گذاشت؟
اگرچه نمیتوان جایگزینی برای نام این دست از خودروها پیدا کرد اما اگر کمی دقت کنیم می بینیم که برای لغاتی مانند خودروی اسپرت، سوپراسپرت، ابرخودرو و یا حتی خودروی عضلانی نیست، معنا و مفهوم واحدی نمیتوان پیدا کرد. تعریف اصلی برای خودروهای اسپرت، اینگونه بوده است که آنها دارای دو صندلی بوده و سقف نیز نداشته باشند. پس آیا موتوروسط بودن این خودروها مانند کوروت و یا نبودن آنها میتواند تعریف خودروی اسپرت را به هم بریزد؟
یا حتی خودروهای عضلانی مانند موستانگ و کامارو که علیرغم عضلانی بودنشان، میتوانند عملکرد بالایی در مسابقات خودرویی و پیچ های پیست ها نیز داشته باشند.
پس تمام چیزی که این وسط وجود دارد تعریف مشترکی است که برای همه ساده و مفهوم باشد. این یعنی میتوان اصطلاح فست بک سدان را بهجای کوپه چهار درب که یک تناقض را درون خود جایداده استفاده کرد.