پاسخ به این پرسش که چرا بر خلاف دیگر کشورهای جهان، خودروهای چینی با برندهای کمتر شناخته شده دارای محبوبیت و بازار خوبی در ایران هستند، نیاز به بررسی از زوایای بسیاری دارد. البته اکثرا متفق القول هستند که اولین و اصلی ترین دلیل آن قیمت تمام شده است. با این حال آیا خودروهای چینی عرضه شده در ایران از رقیبان کاملا ایرانی خود ارزانتر هستند؟!
قبل از شروع تحلیل رویکردی صنعت خودروسازی به برندینگ و بازارهای جهانی، بایستی ابتدا نگاهی به تاریخچه شکلگیری این صنعت در سرزمین اژدهای سرخ بیندازیم. شاید اذهان عمومی روی تازه و نوپا بودن این صنعت در کشور پهناور چین شرط ببندند، ولی باید گفت که صنعت خودروسازی در چین همپای ایران و کره جنوبی شکل گرفته است. پس این صنعت زمان لازم برای به بلوغ رسیدن و رشد و شکوفایی را داشته است. هرچند اولین رگههای خودروسازی در چین به قبل از دهه ۵۰ میلادی و ساخت خودروهای سنگین و استفاده نظامی از آنها در جنگ جهانی دوم بر میگردد، ولی اولین کارخانجات تولید خودروی سواری بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ میلادی شکل گرفتند.
امروزه بیش از ۷۰ برند مختلف خودروسازی در چین تولید و به فروش میرسند ولی فقط چهار تای آنها جزو گردانندگان اصلی این صنعت در سرزمین اژدها هستند. شرایط ورود خودروهای خارجی نیز به گونهای است که یک شرکت خودروساز داخلی با سرمایهگذاری مشترک آنها را به نام خود تولید و یا مونتاژ نماید.
اینگونه است که تمامی برندهای موفق خودروسازی جهان حتی کرهای ها نیز یک دوقلوی چینی دارند! پس با این حساب کپی برداری از برندهای جهانی و مطرح دنیای خودرو نیز کاملا قانونی و عرف بازار است. اما این بازار وسیع و بکر در زمانی که در حال اشباع بود، تصمیم به صادرات و رقابت خودروهای تولید خود در بازارهای جهانی نمود. متاسفانه یکی از این بازارها که به بدترین شکل ممکن هدف گرفته شد، بازار خوب و بیرقیب ایران بود. با توجه به قوانین سخت و شرایط دشوار واردات برندهای خارجی خودروسازی در ایران، چینیها از راه حل خود برای نفوذ در این بازار تشنه استفاده کردند. آنها که به خوبی مفهوم داخلی سازی و هضم برندهای موفق جهانی را میدانستند، با همین استراتژی شروع به رایزنی با گردانندگان بازار خودروی ایران کرده، و به زودی به قراردادهای خوبی دست یافتند.
گروههای خودروسازی ایرانخودرو و سایپا به عنوان پرچمداران تولید خودروی ملی در ایران نیز در امان نمانده و جذب این معامله پر سود شدند. تولید خودرو و قطعات آن در ایران بسیار با صرفهتر و دارای حاشیه سود بسیار بیشتری نسبت به انواع ژاپنی و اروپایی آن است. حال خودروها و قطعات چینی آن را اگر مونتاژ کرده و به قیمت گزافی بفروشید چقدر سود خواهید برد؟! با سوالی دیگر بهتر میشود به هدف خودروسازان ایرانی به نشان دادن چراغ سبز مونتاژ به چشم بادامیها پی برد، آیا میشود نسخهای از پژو، سمند و یا پراید را به قیمتی بالاتر از ۵۰ میلیون تومان فروخت؟ یک خودروی شناخته نشده و پر زرق و برق چینی را چطور؟
هر چند بررسیهای مختلف برای جواب دادن به سوال اصلی این تحلیل، تقاضا را هدف خود قرار داده و آنها را مقصر میدانند، ولی عدم تناسب عرضه و تقاضا و بسته بودن بازار و بیرقیب بودن خودروسازان داخلی، خود نیز تقاضیان را به مسیرهای اشتباه انتخاب سوق میدهد.
البته در این مقال ما میکوشیم تا سهم خودروسازان ایرانی را در این بلبشور پیدا کنیم. به غیر از ارتباط مستقیم با برندهای صد در صد چینی، طرف ایرانی سراغ برندهای چینی-اروپایی و یا چینی-ژاپنی نیز رفته و با نام بردن از طرف ژاپنی و یا اروپایی سعی به گمراه ساختن مشتریان خود دارند. البته یک سری از این برندها مانند امجی اصلا قدیمی، خوشنام و با سابقه هستند، ولی امروزه در تملک چینی ها بوده و خودروهای تولیدی آنها در چین تولید میشوند.
دوقلوهای چینی اروپایی هم بهترین راه حضور در ایران را ارائه نسخه چینی خود میبینند. به عنوان مثال برند فرانسوی پژو در ایران سابقهای طولانی دارد و حق آب و گلی به صنعت خودروسازی ملی ایران داشته و در دوره پسا تحریم برجام نیز از اولین متقاضیان همکاری با ایران بود. اما جالب است بدانید که در نهایت شروع همکاریهای دوجانبه با شعبه چینی این برند فرانسوی به اجرا در خواهد آمد. تمام مدلهای جدید پژو که قرار است از سال آینده در ایران تولید شوند توسط شرکت دانگفنگ از چین وارد میشوند نه اروپا! این تنها به پژو منحصر نمیشود بلکه دیگر رقیب فرانسوی، سیتروئن نیز در همکاری با گروه خودروسازی سایپا شعبه چینی خود را پیش قدم کرده است.
در این مورد خواندن مقاله جذاب زیر را از دست ندهید :
رویای خیس : سوار بر خودروهای چینی با تصور اروپایی
حال در بازار بی رونق خودرو در ایران دو نوع خودروی چینی میبینیم؛ یکی صد در صد چینی با نام عجیب غریب و دیگری چینی اروپایی نما با نام و ظاهر اروپایی! احتمالا با این اوصاف بزرگان صنعت خودروسازی ایران نیز دست به تغییر مفهوم خودروی ملی زده و چینی بودن را اصل اول آن اعلام خواهند کرد، البته چینی ایرانی نما! پس در این عرضه چینی به صورت وارداتی، مونتاژی و تولیدی چگونه میتوان تقاضا را مدیریت کرده و بهترین محصول را به دست آن رساند؟!
محبوبیت خودروهای چینی در ایران تنها به علت نبود رقیب و تکراری و قدیمی بودن طرح خودروهای ایرانی نیست، بلکه خودروسازان ایرانی با چینی کردن محصولات و سبد خودروی خود، متقاضی را به این مسیر اشتباه سوق میدهند. به عنوان مثال آیا آپشنهایی نظیر سانروف را نمیتوان در تولیدات برندهای ایرانی به کار گرفت که خریدار را برای برخورداری از این قابلیت به سمت خودروهای بینام و نشان چینی هدایت کنیم؟!
در پایان امید است که مسئولان صنعت خودروسازی در تبیین سیاستهای کلان تولید ملی در راستای کانسپت اقتصاد مقاومتی عمل کرده و دست چینیها را از بردن سودهای گزاف و خنده به ریش مردم این دیار کوتاه کنند. اگر چینیها خود در بازار داخلیشان سوار بر خودروهایی که به ایران صادرات میکنند نمیشوند و این مدلها جزو شکست خوردههای بازار چین است، پس چه سخاوتمندی در همکاری با صنعت خودروسازی و بازار پر سود خودروی ایران دارند؟
در این خصوص مقاله زیر را حتما مطالعه کنید :
آیای می دانید چینی ها چه شاسی بلندهایی سوار می شوند؟
پیشتر نیز گفتیم که در لیست ۱۰ خودروی پر طرفدار چینی برندهای آمریکایی هستند که خود چینیها نیستند! پس بهتر است به هموطنان، خواهران و برادران با استعداد عزیز خود اعتماد کرده و دست در دست هم به ساختن ایرانی آباد بپردازیم.
مسئولین خودشون دارن ازین موضوع سود کلانی میبرن.شما فکر میکنید به فکر مردم هستن واقعا؟تنها راه آزاد کردن گمرک هست تا مردم بتونن خودروی با کیفیت و ارزون بخرن اونوقت دیگه خودروسازای داخلی هم به خودشون میان و میرن طراحی جدید میکنن قیمتشونو رقابتی میکنن تا از بازار حذف نشن.ولی دولت اینکارو نمیکنه چون سود خالی کردن جیب مردم برا اوناست و اینم از عیبهای خصوصی نشدن این کارخونهای تولید خودرو هست
تو همین شهریور بیشتراز هزارنفرتو جاده های کشور فوت کردن وهزاران نفردربیمارستانها بستری شدن واین درحالی که شصت درصد مسبب این فاجعه خودروهای بی کیفیت چه داخلی چه چینی هستند بهای جان انسانها بیش ازاین است.خودروهای تولید داخل وخودروهای چینی ازلحاظ امنیت سرنشین درپایین ترین حد قراردارند.آیا مردم ما لیاقت سوار شدن برخودروهای روز دنیا را ندارند