بهطور حتم شما حداقل با چندین مدل کلاسیک و نسبتا قدیمی از خودروهای آمریکایی آشنا هستید. مدلهایی که سال ساخت آنها به دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی برمیگردد و شاید صرف نظر از برند و مشخصات فنی، همگی در یک چیز اشتراک داشته باشند: طراحی کشیده با فاصله محورهای زیاد. براساس برخی شایعات و صحبتهایی که از گذشته وجود دارد، گفته میشود که در آن زمان به دلیل عدم تمایل اکثر آمریکاییها به رانندگی و بحث تجملگرایی ذاتی، آنها خودروهایی با ظاهر تشریفاتی و بزرگ را انتخاب میکردند که به نوعی نشانه قدرت و نمایش اقتدار و ثروت آنها بود و توسط راننده اختصاصی در خیابانها تردد داشت و این سنت باعث شکل گرفتن چنین علاقهای در نسلهای بعدی شد. به همین دلیل اکثر سازندگان خودرو در آن زمان با توجه به این اشتیاق و علاقه، بیشتر تولیدات خود، حتی نسخههای دونفره و کوپه را با این طراحی خاص روانه بازار میکردند.
شاید قشر عادی و سطح متوسط مردم آمریکا هرگز توانایی به خدمت گرفتن راننده را نداشتند اما باتوجه به چنین فرهنگی، آنها هم برای خرید خودروهای کشیدهتر علاقهمند شده بودند. حالا باگذشت سالهای زیادی از آن زمان، شاهد حضور خودروهای بهروز و حتی اروپایی در این کشور هستیم که در نسخههای کشیده یا به اصطلاح L و بهطور ویژه برای بازار آمریکا طراحی شدهاند. اگر بخواهیم از این مدل خودروها نام ببریم باید یک لیست بلند را اینجا فهرست کنیم اما برخی از مهمترین و در عین حال پرفروشترینها شامل Infiniti Q70 کشیدهتر، پورشه پانامرا Executive، رنجروور نسخه L، آئودی A8 L، لکسوس LS 460 L، جگوار XJL و بیامو ۷۵۰Li میشوند. اما نکته جالبتر اینکه فروش این نسخههای کشیدهتر به هیچ عنوان در سالهای اخیر با کاهش مواجه نبوده و همچنان آمار فروش شرکتها برای مدلهای سدان لوکس و بزرگ بالا است.
بهطور مثال بیامو اعلام کرده که نسل فعلی سری ۷ که چند سال پیش وارد بازار آمریکا شد، در دو نسخه در اختیار مشتریان قرار گرفت که حدودا دو سوم آنها نسخه کشیدهتر را برای خرید انتخاب کردند. مشابه چنین چیزی برای جگوار XJ نیز اتفاق افتاده بهطوریکه ۷۵ درصد خریداران، نسخه XJL را ترجیح دادهاند. جالب اینجاست که مدیران فروش و بازاریابی اکثر این خودروسازان بزرگ از علاقه و استقبال مردم سایر نقاط دنیا به نسخههای کوچک و جمع و جور صحبت میکنند، در صورتیکه اشتیاق آمریکاییها برای مدلهای بزرگتر آنها را متعجب کرده است. به همین دلیل است که خودروهای کوچک و حتی هاچبک در بازار خودروی آمریکا از شانس فروش خوبی برخوردار نیستند. مرسدس بنز در سال ۲۰۰۶ اقدام به عرضه نسخه معمولی کلاس S با پیشرانه ۶ سیلندر و قیمتی بسیار مناسب کرد اما نتیجه نهایی این شد که خریداران آمریکایی تعداد قابل توجهی از نسخه کشیدهتر این خودرو با پیشرانه ۸ سیلندر را خریداری کردند که قیمت بسیار بالاتری هم داشت. بنابراین بهنظر میرسد این فرهنگ و طرز تفکر با جدیت همچنان پابرجاست و خودروسازان باید باتوجه به آن تولیدات خود را سازگار کنند!