بسیاری از شرکتهای خودروسازی فعال در دنیا برای اینکه بتوانند به خوبی تمامی تقاضا و سلیقههای مردم و مشتریان خود را در این کره خاکی پهناور پوشش داده و درعین حال به دلیل تولید مدلهای متنوع دچار ضرر اقتصادی نشوند، گاهی از مفهوم تغییر برند یا Rebadging استفاده میکنند. در این حالت به جای اینکه یک خودروساز مراحل طراحی و تولید یک خودرو را از صفر تا صد خودش انجام دهد، با شرکتهای دیگر وارد همکاری شده و محصول یا پلتفرمی که موفقیت خوبی در فروش دارند را درازای قراردادی مشخص، دراختیار میگیرد. در این شرایط امکان دارد که یک خودرو که تا دیروز با برند مشخصی بازاریابی و به فروش میرسیده، بعد از این در یک منطقه جغرافیایی دیگر و با برندی جدید وارد بازار شود. البته ناگفته نماند که این روند همیشه موفقیت آمیز نبوده و درمواردی عدم استقبال مشتریان از محصول تغییر برند یافته اتقاق افتاده است
پیش از این، در مورد بدترین خودروهایی که تغیر برند را تجربه کرده اند، مطلب جذابی را منتشر کردیم:
بدترین نمونه های تغییر برند
شاید تغییر برند صرف و بدون انجام تغییرات ظاهری کمی خطرناک به نظر برسد اما نمونههای موفق بسیاری را میتوان نام برد که بدون مشکل از این روند بهره بردهاند. در ادامه به ۵ خودروی تغییر برند یافته و موفق اشاره میکنیم.
۱- اپل Speedster
بدنیست دانش خودرویی خودتان را برای مدلهایی همچون اپل Speedster تقویت کنید. این خودرو در زمان تولید و عرضه شدن، با برندهای متنوعی دربازارهای خودرویی دنیا حضور داشت. به طور مثال در بازار کشور انگلستان این خودرو تحت عنوان Vauxhall (واکسهال) VX220 در اختیار مشتریان قرار گرفت درحالیکه در بازارهای آسیایی، عنوان Daewoo (دوو) Speedster برای آن انتخاب شده بود. به واسطه همکاری که بین لوتوس و جنرال موتورز آمریکا در سال ۱۹۹۹ میلادی اتفاق افتاد، این خودرو با برند لوتوس Elise در آمریکا تولید شد. این مدل بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ میلادی و با پیشرانههای ۴ سیلندر ۲.۲ لیتری معمولی و ۲.۰ لیتری توربوشارژردار که به ترتیب توانایی تولید ۱۴۵ و ۱۹۷ اسب بخار قدرت را داشتند، حضور موفقی را درچرخه تولید تجربه کرد.
۲- میتسوبیشی GTO
دهه ۱۹۹۰ میلادی بهترین زمان برای استفاده از مفهوم تغییر برند توسط خودروسازان بود. اما چرا؟ به این دلیل که در آن زمان مثل امروز مردم نمیتوانستند از طریق اینترنت و یا دیگر مجاری ارتباطی نسبت به وجود مدلهای مشابه یک خودرو در مناطق جغرافیایی دیگر مطلع شوند و به همین دلیل شرکتها به خوبی با محصولات تغییر برند یافته، میتوانستند مشتریان خود را راضی نگه دارند. میتسوبیشی GTO یک خودروی اسپرت دونفره بود که بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۱ میلادی تولید شد. این خودرو که با عنوان GT3000 هم معروف شده بود، توسط دوج و با اسم Stealth نیز به بازارهای خودرویی دیگر دنیا عرضه شد. هدف اصلی این شرکت ژاپنی از تولید این خودروی اسپرت، رقابت با محصولات معروفی همچون نیسان اسکایلاین، نیسان ۳۰۰ZX و تویوتا سوپرا بود. بدنیست بدانید که میتسوبیشی برای این خودرو از پیشرانههای متنوعی استفاده کرد که بهترین آن نسخه ۳ لیتری ۶ سیلندر مجهز به دوتوربوشارژر با قدرت خروجی ۳۲۰ اسب بخار بود که در آن زمان فوقالعاده محسوب میشد.
۳- تویوتا ۸۶
اگر به خودروهای اسپرت علاقه دارید، مطمئنا دو مدل تویوتا ۸۶ و سوبارو BRZ را میشناسید و نیازی به توضیحات مفصل درباره آنها نیست. این دو مدل که به برادران دوقلو معروف شدهاند، در کلاس خودروهای اسپرت RWD (دیفرانسیل عقب) و با همکاری مشترک دو شرکت ژاپنی تویوتا و سوبارو به مرحله تولید رسیدهاند. این خودرو که جایگزین مدل AE86 تویوتا محسوب میشود، با هدف تولید یک خودروی اسپرت و مقرون به صرفه که رقابت نزدیکی با محصولی همچون مزدا MX داشته باشد پا به میدان گذاشت. تویوتا این خودرو را با برند سایون و تحت مدل FR-S نیز عرضه کرده بود که بعد از بازنشسته شدن این برند توسط تویوتا، مجددا از عنوان ۸۶ برای آن استفاده شد. هردو مدل نامبرده شده از یک پیشرانه ۲ لیتری با خروجی ۲۰۵ اسب بخار بهره میبرند. بسیاری از علاقهمندان به خودروهای اسپرت از قدرت کم این مدلها ناراضی هستند اما باید گفت از لحاظ عملکرد و فرمانپذیری، آنها در سطح بهترینهای این کلاس قرار دارند.
۴- سوبارو ایمپرزا
یکی دیگر از خودروهای ژاپنی که تغییر برند را تجربه کرده، سوبارو ایمپرزا است. جنرال موتورز، بعنوان مالک اصلی شرکت سوئدی ساب، مدل ۹-۲X را با تغییر برند از سوبارو ایمپرزا توسعه داده است. این مدل ساب را میتوان یکی از خودروهای موفق از این لحاظ به شمار آورد. این خودرو به پیشرانه ۲.۵ لیتری ۴ سیلندر مجهز شده که میتواند با سیستم تنفس طبیعی، ۱۷۳ اسب بخار قدرت را به معرض نمایش بگذارد. از طرفی پیشرانه نسخه WRX نیز برای آن درنظر گرفته شده که قدرت آن تا ۲۳۰ اسب بخار میرسد. خودروی ساب ۹-۲X باتوجه به شباهت بسیار بالا به سوبارو و همینطور قیمت کمتر، گزینه مناسبی برای افرادی با بودجه محدود است.
۵- نیسان ناوارا
در مورد آخر سعی داریم با ارائه مثال، استفاده مشترک از پلتفرم خودرو را تشریح کنیم. برخی از خودروسازان ترجیح میدهند به جای استفاده از یک تغییر برند ساده، تغییرات ظاهری و بعضا فنی قابل توجهی را برروی مدل اشتراکی پیاده سازی کنند تا طرفداران خود را با زبان طراحی منحصر به فرد، راضی نگه دارند. در یک مورد مهم، میتوان به همکاری بین نیسان و مرسدس بنز اشاره کرد. اخیرا این شرکت بزرگ آلمانی اقدام به توسعه یک محصول متفاوت در کلاس وانت پیکاپ کرده و برای اینکار از تجربه بالای شرکت نیسان و همینطور پلتفرم بینظیر مدل ناوارا استفاده کرده است. مرسدس بنز تا مدتی دیگر قرار است محصولات سری X خود را در کلاس وانت به بازار عرضه کند که اولین مدل مبتنی بر نیسان ناوارا ساخته خواهد شد. پیش از این نیز شرکت رنو وانت پیکاپ خود با عنوان آلاسکان را مبتنی بر همین پلتفرم توسعه داده بود. نیسان و مرسدس از چندین سال قبل همکاریهای مشترکی را شروع کردهاند که مدل اینفینیتی QX30 یکی دیگر از نتیابج آن محسوب میشود که اینبار نیسان آن را مبتنیبر کراساوور سری GLA مرسدس توسعه داده است.