تحریمها شوک و فشار بسیار شدیدی را به شاکله اقتصاد نهچندان قوی ایران وارد کرد و به عبارتی به اقتصادی که بی باد ابرش باران بود، گردباد شدیدی برخورد کرد، صنعت خودرو هم که در همان زمان برای خودش مشکلات ریز و درشت بسیار داشت، به یکباره با معضلات جدی مواجه شد.
قبل از هر چیزی باید یادآور شد که نه اینجا جای بحث در مورد برجام هست و نه ما قصد این را داریم که به خود برجام بپردازیم، درواقع برجام خوب یا بد بهخودیخود بستری را فراهم آورده و میخواهیم ببینیم از این بستر چه دستاوردی میتوانستیم و میتوانیم کسب کنیم و در عمل به چه چیزی دست پیدا کردیم.
در این مقاله ابتدا نگاهی داریم به مشکلاتی که در زمان تحریمها صنعت خودرو با آن دستبهگریبان بود. چرا که بررسی نتایج برجام بدون بررسی شرایط صنعت خودرو در قبل از برجام و در زمان تحریمها امکانپذیر نیست. بهطور مختصر عمدهترین معضلات صنعت خودرو در چند سال اخیر و در برهه تحریمهای شدید را میتوان موارد زیر برشمرد:
۱- نقدینگی
مهمترین قسمت تحریمها همین قسمت عدم نقلوانتقال پول بود، (وای از آن روزی که سوئیفت را بستند و برخی گفتند سوئیفت چی هست اصلا؟)، دیگر گفتن ندارد وقتی نتوانی پول منتقل کنی، خبری از مواد اولیه، قطعات یدکی، دستگاههای موردنیاز کارخانهها و قطعه سازان و خیلی چیزهای دیگر نیست، و اتفاقا در مقایسه با سایر تحریمها، دیرتر و کندتر از همه روند برداشته شدنش انجام گرفت، در اینجا ذکر دو نکته ضروری است، یکی اینکه برخلاف آنچه مدتی پیش بهعنوان یکسالگی برجام گفتند و نوشتند و غر زدند که پس چی شد، درواقع روز اجرای برجام ۲۶ دیماه بود و فقط ۶ ماه و اندی از اجرای برجام گذشته، و تا قبل از آن خصوصا در زمینه نقلوانتقال وجه تحریمها کماکان و با قوت بهجای خودش باقی بود، نکته دومین همان سوئیفت هست که فرایند اتصال مجدد بانکهای ایرانی به خاطر نبود تفاهمنامههای بانکی و بستر لازم عملا مدتی طول کشید و این مهمترین قسمت تحریمها دیرتر عملی شد، پس در این مورد باید به صنعت خودرو حق داد و اینطور حساب کرد که درزمینه مالی بهتازگی دست این صنعت بازشده است.
۲- عدم دسترسی به بازارهای بینالمللی و شرکای معتبر
این مشکل وقتی بیشتر خود را نشان داد که با توجه به بحران نقدینگی که گریبان خودروسازان را گرفته بود، عملا بهترین راه تامین مالی برای اجرای پروژههای جدید بسته شد و حتی برای خودرویی مثل تندر ۹۰ که طی قراردادی با رنو مشترکا میبایست تولید شود هم مشکلاتی به وجود آورد. اینجا هم مثل همه جای دیگر نام کشور عزیز چین میدرخشد، در روزگاری که تمام خودروسازان معتبر و نیمه معتبر اروپایی ایران را ترک کردند تنها چین بود که در کمال سخاوت در کنار ما ماند! در مورد نحوه ماندنشان در بخش مشکلات مدیریتی سخن خواهیم گفت.
۳- مشکل در تامین مواد اولیه و قطعات یدکی
حتما به خاطر دارید قبل از تحریمها هر وقت کسی صدای انتقادش به دلیل کیفیت و تعرفه بالای واردات خودرو بلند میشد، میگفتند: هیس، میخواهید قطعه سازان و خودروسازان بیکار بشوند؟ و هر وقت میخواستند پز بدهند میگفتند ۹۹.۹% فلان خودروی ما الان کاملا در داخل تولید میشود، اما با شروع تحریمها مشخص شد ظاهراا یا اون ۹۹ درصد کوچکتر از ۱ درصد باقیمانده هست (۹۹<۱)، یا موارد دیگری در کارند که برشمردن آنها از حوصله این مقاله و اینجانب خارج است، این عامل باعث افت شدید کیفیت خودروهای داخلی شد که همان وقت هم کیفیت قابل تعریف و دفاعی نداشتند، اما در راستای شعار ما میتوانیم، خودروسازان نشان دادند همان خودروها را چنان میتوانند بیکیفیتتر کنند که در بازار این صحبت دهانبهدهان میچرخید که ماشین کارکرده تا سال ۹۰ بگیرید اما خودرو از سال ۹۱ به بعد و خودروی صفر را یه هیچ عنوان سراغش نروید، شمردن شاهکارهایی که به دلیل این مشکل قطعات یدکی در خودروها زده شد هم از حوصله خارج است وگرنه بخواهیم برویم کیبرد بیاوریم، مثنوی هفتاد مگ تکست میشود!
۴- مدیریت
مردد بودم این مشکل را کجای لیست قرار بدهم، که اگر بنا به اثرات تحریم بود، مدیریت اصلا جایی در این لیست نداشت، و اگر بنا به اثرات سوء مدیریت بود، باید در بالای همه قرار میگرفت، علیایحال تحریمها برای مدیران خودروساز هرچند مشکلات بسیاری فراهم آورد اما درعینحال بهانه بسیار بزرگتری همدستشان داد که همه کاستیها و اشتباهاتشان را هم گردن تحریمها بیندازند، چرا کیفیت خودرو پایین است؟ تحریمیم، خودروی جدید چه شد؟ تحریمیم، کیفیت پایین قطعات یدکی؟ تحریمیم، چرا قیمت ماشین ۳ برابر شد؟ چون تحریمیم و دلار گران شد، مگه همه خودرو در داخل تولید نمیشد چه ربطی به دلار داره؟ بههرحال تحریمیم دیگه …. اینها بخشی از پاسخهای دندانشکن مدیران به انتقادات بود و خب طبیعی است که حالا نوبت منتقدان باشد که کیفیت و امکانات خودروهای داخلی را گاه حتی با مازراتی و جنسیس و … مقایسه کنند و بگویند تحریمها که برداشته شد چرا خودروهای داخلی توان رقابت با اینها را ندارند؟!
از شاهکارهای مدیریت دوران تحریم هم هرچه بگوییم کم است، بهعنوان مثال این خودروسازان باتدبیر ما بودند که با توجه به خاطرات خوش خودروهای باکیفیت چینی در دوران قبل تحریمها مثل کشنده هوو و ترمزهای معروفش و… با آغوش باز به استقبال سخاوتمندی چینیها رفتند و برای اینکه نبوغ مدیریتشان را حتی در زمان دشوار تحریمها نشان دهند، در بین خودروسازان چینی هم سراغ معتبرترینها نرفتند بلکه به خودروسازان متوسط و کوچک چینی بسنده کردند که واقعا جای شگفتی دارد، البته در یکی دو مورد به دلیل شراکت خودروساز چینی با جنرال موتورز و برخی خودروسازان اروپایی امکان انعقاد قرارداد با آن کمپانیها وجود نداشت اما قطعا بازهم انتخابهای بهتری حتی در بین چینیها امکان پذیر بود.
البته این چهار معضل عمدهترین مشکلاتی بود که صنعت خودرو را درگیر خودکرده وگرنه فهرست مشکلات صنعت خودرو طولانیتر از این چند مورد است، اما با توجه به همین چهار مورد ذکرشده، تعجبی ندارد که وضعیت صنعت خودرو تا قبل از برجام چنان باشد که میدانیم.
اما آیا برجام توانسته سروسامانی به این صنعت بدهد؟ اصلا برجام چه ارمغانی میتواند برای خودروسازها بیاورد و خودروسازان چقدر از آن بهرهمند شدهاند؟ بگذارید تا
نگاهی هم به شرایط پس از برجام بیاندازیم :
همانطور که در بخش مشکلات اشاره کردیم، با اجرایی شدن برجام امکان رفع سه مشکل از مشکلات یادشده فراهمشده و در همین راستا بلافاصله خودروسازان بزرگ و کوچک برای بررسی شرایط بازار ایران و بررسی احتمال همکاری وارد ایران شدند، نامهای گاه بزرگی که حتی شنیدن خبر ورودشان به ایران بهتنهایی خوشحالمان میکرد و شنیدن اخباری مانند سفر مدیرعامل ولوو و همینطور حضور بنز در ایران حسابی خوشحالمان کرد، اما اگر همان موقع هم مشکل مدیریتی را به خاطر میآوردیم باید نیک میدانستیم در این سیستم میان حرف و وعده تا عمل فرسنگها راه هست و بدین ترتیب آلمانیها و بنز فولکسواگن جای خود را به ژاپن و تویوتا و میتسوبیشی، بعد کره و نهایتاً به فرانسه و پژو و رنو دادند.
اینکه فرانسه در شرایط فعلی خودرو در جهان در چه جایگاهی ایستاده فکر نمیکنم جای بحث چندانی داشته باشد، البته عزیزان مثل همیشه جای شکرش را باقی گذاشتند که سراغ چینیها و هندیها نرفتند. هرچند برای دلداری هنوز زمزمههایی از قرارداد با یکی دو خودروساز آلمانی و ژاپنی شنیده میشود لکن آنچه مشخص است قراردادهای اصلی با پژو-سیتروئن و رنو-نیسان بسته شد تا بدانیم درب صنعت خودرو کماکان بر پاشنه فرانسویها میچرخد. البته جالب است بدانیم که این پژو نیز، پژوی سالهای دور نیست و همراه با شریکی چینی وارد بازار ما شده است.
در بحث کیفیت قطعات، مدیران وعده بهبود کیفیت را دادند و البته صادقانه در لفافه اعلام کردند که بهبود کیفیت پس از اتمام قطعات فعلی موجود در انبارها اتفاق خواهد افتاد، چیزی که بهبود آن در تستها و بررسیهای خودروهای سال جدید کمکم خود را نشان داد. حتما الان شاکی شده اید که کدام کیفیت؟ اینجا باید یک سو تفاهم را برطرف کنم منظور از بهبود کیفیت این است که تازه داریم به کیفیتهای سال ۸۹ و ۹۰ میرسیم، و اگر توقع داشتید ۶ ماهه برسیم به اروپا اجازه بدهید با شما همعقیده نباشم، وگرنه بحث کیفیت کلی خودروهای داخلی و فاصلهاش با خودروهای روز دنیا اظهر من الشمس است پرداختن به آن خود شاهنامهای جداگانه است.
در پایان میتوان گفت با توجه به روندی که پیشگرفته شده صنعت خودرو کمکم از روزهای بسیار ناخوشایندش فاصله گرفته و به زمان قبل از تحریمها برمیگردد و از مورد قراردادهای منعقدشده که بگذریم، به نظر میرسد مابقی موارد کمابیش همان اتفاقی که پیشبینی میشد باکمی تأخیر در حال اتفاق افتادن هستند.
اما بزرگترین اشتباه را شاید بتوان بازهم در تصمیمات اشتباه استراتژیکی مدیریتی دانست، جائیکه شاید بهترین فرصتی که به لطف برجام برای پوستاندازی و بازنگری اساسی و حتی میتوان گفت تولد دوباره صنعت خودرو فراهمشده بود، با اصرار بر ادامه سیاستهای غلط گذشته (حتی اگر بپذیریم ایرادات آن برطرف شده باشد، اصلاً دوره و تاریخمصرف این سبک مدیریت و تصمیمها به سر آمده) در آستانه از دست رفتن هست.