اشتباهاتی که موتورسواران تازه کار در ابتدای کار،مرتکب میشوند!
اگر شما بهتازگی موفق به قبول شدن در امتحان تئوری و عملی گواهینامه موتورشده اید، به خانواده موتورسواران خوشآمدید؛ اما نکتهای که در این بین وجود دارد این است که گرفتن گواهینامه موتور، به معنای حرفهای بودن در رانندگی با این وسیله دوچرخ و نیاز نداشتن به آموزشهای بیشتر نیست.
در ابتدای راه و یا حتی پس از مدتها موتورسواری، ممکن است راننده دچار اشتباهاتی شود که به ضرر خود او تمام خواهد شد. پس باید همیشه به سمت یادگیری نکات بیشتر و بهتر برای راندن موتورسیکلت، رفت و یادگیری را متوقف نکنیم.
با چرخان باشید تا با اشتباهات ابتدای مسیر یک موتورسوار تازهکار، بیشتر آشنا شویم:
آموزشهای موتورسواری برای من نیست
من از زمانی که بچه بودم موتورسیکلت میراندم و یا بهاندازهای تجربهدارم که نیازی به هیچ آموزش و کمک دیگران نداشته باشم. اینها جملاتی هستند که ممکن است بعضی از موتورسواران تازهکار گفته و خود را از آموزشهای اصولی بینیاز بدانند. در واقع اگرچه نشستن روی زین موتورسیکلت، میتواند مزیت تجربه و راندن یک وسیله دوچرخ را برای شما، نسبت به کسی که روی آن ننشسته به وجود بیاورد اما این به معنای کامل شدن نیست.
پس فروتن باشید و از دیگران، فیلمهای آموزشی، دوستان، کتاب، کلاس و هرجایی که میتوانید آموزش ببینید تا خطرات این وسیله دوچرخ را که ممکن است برای هرکسی به وجود بیاید تا حد ممکن کاهش دهید.
من نیازی به کلاه ایمنی و لباسهای موتورسواری ندارم
اگرچه لذت لمس کردن باد روی بدن انسان در هنگام موتورسواری بسیار دلپذیر و عالی است اما باید قبول کرد که با پوشیدن تیشرت های حلقهای، شلوارک، دمپایی و یا نگذاشتن کلاه ایمنی روی سر، میتواند خطرات این وسیله نقلیه را بسیار بالابرده و احتمال حادثه را چند برابر کند. کافی است از عینک استفاده نکنید و ذرات معلق در هوا یا یک حشره داخل چشمتان برود و همین میتواند منجر به یک حادثه شود.
نیازی به خریدن لباسهای گرانقیمتی که بیشتر بدرد موتورسواران حرفهای و مسابقات موتورسواری میخورد، نیست. تنها باید از لباسهای مناسبی استفاده کرد که هم رانندگی با آنها راحتتر بوده و هم خطرات موتورسواری را کاهش دهد.
اگر دوستان من میتوانند چرا من نتوانم؟!
البته بهصورت ژنتیکی و ذهنی، هیچ مشکلی در جملهی بالا وجود ندارد و همهی ما میدانیم که رسیدن به هر خواستهای در صورت تلاش عالی و مستمر امکانپذیر خواهد بود. پس اگر احیاناً دوستی دارید که میتواند پیچهای 45 درجهای را با سرعت 80 کیلومتر بر ساعت بپیچد و یا در جادههای آفرود رانندگی کرده و هیچ مشکلی برایش پیش نیاید، به معنای صدق کردن آن موارد در همان زمان برای شما نیست.
هیچگاه سعی نکنید که فراتر از حد تجربه، تخصص و البته تواناییهای موتورتان رانندگی کرده و اگر هم به کاری خاص که دوستانتان انجام میدهند و در حال حاضر از عهده شما خارج است علاقه دارید، کافی است تمرین و تکرار و به دست آوردن مهارت در آن کار بهخصوص را در برنامههایتان قرار دهید؛ زیرا راندن این وسیله نقلیه دوچرخ، در عین جذابیتهای بالا و بیشمار خود، خطرات بسیار زیادی را نیز خواهد داشت.
خوب، حالا که گواهینامه دارم، می تونم همهی دوستانم رو سوار موتور کنم
اگرچه این کار، جذابیت خودش را بهخصوص در سفرهای موتوری دارد اما شما باید مطمئن شوید که برای این کار آمادهشدهاید و کمترین خطر، شما و دوستانتان را متوجه خود خواهد کرد. توانایی کنترل موتوری که اکنون وزن بیشتری دارد، توانایی ترمز گیری مناسب، پرت نشدن حواستان از جلو و دیگر موارد، همگی نیاز به آمادگی حداقلی شما در این زمینه رادارند.
همچنین، بهعنوان راننده، شما مسئولیت کامل حفظ سلامت و جاندوستتان را بر عهده داشته و باید خیلی مراقب حرکاتی که روی موتور و در هنگام رانندگی انجام میدهید باشید.
رانندگی با موتورسیکلت مثل راندن یک خودرو است
این جمله را از هر موتورسواری که بپرسید بدون شک، با پاسخ منفی مواجه خواهید شد. فکر میکنم تنها شباهتهای این دو وسیله نقلیه، اعمال شدن قانون (در بعضی از موارد تفاوتهایی دارد) بهصورت برابر باشد. هنگامیکه شما راننده یک موتورسیکلت هستید، بسیار، بسیار آسیبپذیرتر بوده و بیشتر در معرض محیطزیست و صدمات ناشی از آن خواهید بود. بیشتر رانندگان خودرو، انتظار دیدن یک خودروی دیگر در آینههایشان را بسیار بیشتر از دیدن یک موتور میدهند که این خود یک خطر مهم دیگر در جادهها، برای موتورسوار است.
همچنین، شرایط آب و هوایی نیز برای موتورسیکلت و راننده آن بسیار بیشتر از راننده یک خودرو تأثیرگذار بوده و میتوانند خود، یک عامل مهم در حواسپرتی او در نظر گرفته شوند. پس اگر احیاناً یک راننده خوب و باتجربه در خودرو هستید، فکر نکنید که موتور هم با همان اصول رانده خواهد شد.