پس از نوشتن بیش از ۱۰ مقاله اختصاصی در ارتباط با خودروها و شرکت‌های حاضر در نمایشگاه مشهد، به مطلب آخر رسیدیم (اگر ما به یک نمایشگاه سطح اول مثل فرانکفورت یا دیترویت برویم، احتمالا تعداد مقالات ۳ رقمی خواهد شد!)، جایی که بزرگترین خودروساز کشورمان را می‌خواهیم به شما معرفی کنیم! البته همه دیگر این خودروساز را می‌شناسند و حتی اگر هم چیزی از آن ندانند، انقدر در اخبار نام تیم فوتبال و والیبال پیکان به گوش‌شان خورده که بدانند این اسم، قدیمی‌ترین محصول این شرکت است که دیگر سال‌هاست تولید نمی‌شود، اما تبدیل به سمبل این کمپانی شده است. بالاخره ماشینی که با یک پلتفرم ۴۰ سال تولید شود، الحق و انصاف لیاقت اسطوره بودن را دارد! نه برای مردم آن کشور، بلکه برای سازنده‌اش که توانسته در طی این همه سال طولانی آن را بفروشد و فقط به زور و تهدید و تطمیع سازمان‌های مختلف دولتی دست از سرش بردارد، وگرنه اکنون در آستانه جشن تولد ۵۰ سالگی آن بودیم و صف‌های طولانی هم برای خریدش در جلوی نمایندگی‌ها تشکیل میشد! بگذریم، ما اصلا به پیکان چکار داریم!
قبل از آنکه بخواهیم وارد سالن نسبتا بزرگ ایران خودرو شویم، دو خودرو از این کمپانی به حالت اوریب خودنمایی می‌کرد. یکی از آن‌ها محصولی نیمه وطنی به نام رانا بود که انقدر در خیابان‌های شهر و روستا حضور دارد که از دور دست‌ها هم می‌توان آن را شناخت و دیگری ماشین جدیدی که قرار است تا به‌زودی خیابان‌ها را سرشار از حضور سبزش ببینیم! H30 کراس، محصولی مشترک از ایران خودرو و دانگ فنگ (اسمش بیشتر شبیه به فنون کونگ فو هست!). این ماشین که در رنگ خاکستری در جلوی سالن حضور داشت، خودرویی است که با نام یک کراس اوور به هم میهنان عزیز عرضه شده اما بیشتر از همه شبیه به استیشن است و حالا سازنده تلاش کرده تا با رِندی خاص و قرار دادن دو نوار بر روی سقف ماشین، آن را به جای یک کراس اوور تحویل ملت همیشه عاشق خودرو بدهد، بالاخره چینی هستند و هیچ چیزی از آن‌ها بعید نیست، باز بایستی خدا را شکر کنیم که از القابی چون شاسی بلند کوه پیما یا پانامرای قرن استفاده نکردند و به همین اسم کراس بسنده نموده‌اند!
وقتی وارد سالن ایران خودرو شدم، ماشین‌های فرانسوی بیشتر از همه جلب توجه می‌کردند، البته نه برای من چون همه آن‌ها را در نمایشگاه خودروی تهران که چند ماه پیش برگزار شده بود، از نزدیک دیده و حتی رنگ‌شان هم عوض نشده بود. در واقع به نظر می‌رسید که ایران خودرو همان سالن تهران را در اینجا کپی و پیست کرده باشد!
از رنو دو محصول کپچر و کلیو حضور داشتند. محصول نخست که هم اکنون مشغول جولان دادن در خیابان‌های شهر است و چیز خاصی برای دیدن ندارد و دومی در انتظار حضور در سطح شهر که از چهره‌ای مدرن برخوردار بوده و یک هاچ‌بک شهری محسوب می‌شود، با مشخصات فنی مشابه با همان کپچر که ظاهرا هر دو بر روی یک پلتفرم سوار شده‌اند.
به‌نظر می‌رسد ایران خودرو رقیب این دو ماشین را نیز خودش می‌خواهد عرضه کند تا بلکه رقبا با مشاهده این حرکت انتحاری، خودشان دست به عقب نشینی زده و دیگر مزاحم این خودروساز پر سابقه که این روزها بیشتر یک مونتاژ کار است، نشوند! عرضه پژو ۲۰۸ و پژو ۲۰۰۸ که از نظر ابعاد و حتی استفاده از پلتفرم مشترک، بسیار به دو ماشین رنو شبیه هستند، نشان از عزم جزم این شرکت در رقابت با خودش دارد!
البته خودروی لوکس‌تری چون پژو ۵۰۸ نیز در این میان خودنمایی می‌کند تا حداقل یک ماشین بدون رقیب در بین محصولات این شرکت ظاهر شود. بالاخره دنا که نمی‌تواند رقیب آن باشد، اگرچه ایران خودرو با اعتماد به نفس مثال زدنی، این محصول وطنی‌تر را نیز به نمایش گذاشته و اگر از پژو پارس و ۴۰۵ هم بهره می‌گرفت، احتمالا سالن رونمایی را با موزه ایران خودرو اشتباه می‌گرفتیم!
کمی که بیشتر در سالن می‌چرخیم، با یک محصول دیگر با نام پژو ۳۰۱ روبه‌رو می‌شویم، کالایی که به پاس قدردانی از زحمات پژو (به‌خصوص در دوران تحریم!) و همچنین تعامل برادران چینی، به‌زودی شاهد حضورش در بازار کشورمان به عنوان ارزان‌ترین محصول این کمپانی و آن هم با قیمت بسیار نازل ۶۰ میلیون تومان هستیم! در واقع همه می‌توانیم خوشحال باشیم که با پس انداز چند ماه از حقوق‌مان قادر خواهیم بود تا ارزان‌ترین محصول یک خودروساز متوسط اروپایی که تازه محصولش هم در چین برای بازار کشورهای آسیایی تولید می‌شود، بخریم! وای که چقدر ما خوشبختیم.
همچنان در این تخیلات خودمان غرق هستیم که بار دیگر با اچ۳۰ کراس روبه‌رو می‌شویم. محصولی که حداقل در برابر خودروهای رنو و پژو چهره حقیقی‌تری داشته و با لوگویی که به محصولات سانگ یانگ شبیه است، ما را از خواب خرگوشی بیدار می‌کند که برای ماشین دار شدن، باز باید دست به دامان یک چینی اورجینال شد! البته، زیاد هم انگار اورجینال نیست چون موتور وطنی در قلب این خودرو کار گذاشته شده و خلاصه یک آشی هست که شاید به کمک کشک و کمی پیاز داغ بتوان طعمش را چشید. باید آگاه باشید که برای این محصول مشترک، نیاز است تا بالای ۴۲ میلیون تومان پول پرداخت کنید و سپس افه بیایید که یک ماشینِ روزِ مثلا شاسی بلند سوار شده‌اید و هنگامی‌که دنده‌ها به صورت اتوماتیک عوض می‌شوند، یک دست‌تان را بر موها کشیده و دست دیگر را به حالت اُریب بر روی فرمان قرار دهید و احساس نشستن در پشت یک شورولت یا در بدترین حالت هیوندای را برای خودتان تجسم کنید. بالاخره شما دارید در همین حد و اندازه پول می‌دهید و چه دلیلی دارد که اسم دانگ فنگ بر پیشانی ماشین‌تان حک شود؟!
از آنجایی هم که ما می‌دانستیم به واسطه استقبال گسترده از این خودروی نیمچه وطنی، مطالب آن مورد اقبال قرار می‌گیرد، یک مطلب را به عکاسی از آن اختصاص دادیم و در یک مطلب جداگانه، از H30 Cross محبوب فیلم گرفتیم. کاری که سایر خبرنگاران در باقی نقاط دنیا ترجیح می‌دهند برای بوگاتی و لامبورگینی و فراری انجام دهند و اگر کسی از یک لکسوس و آئودی این همه مطلب اختصاصی تولید کند، به عقلش شک می‌کنند که مگر این ماشین چقدر ارزش دارد که این همه به آن بها می‌دهید؛ همه این‌ها را گفتیم تا بدانید که دانگ فنگ چقدر برای ما عزیز است!
البته تلاش کردیم تا به پلاک ماشین نگاه نکنیم زیرا یک فرد بسیار با سلیقه اسم ماشین را به شکلی بر روی آن نوشته بود که به نظر می‌رسید پس از درج نام اچ۳۰ ناگهان دستش بر روی کلید اسپیس قرار گرفته و واژه کراس با فاصله بسیار زیاد و در گوشه پلاک نقش بسته است! جالب اینجاست که این فرد خوش سلیقه حتی نام کراس را با اندازه فونت کوچک‌تری نوشته بود، به این امید که شاید شما آن را نبینید و به دنبال خودروی کراس اوور نگردید!
تا یادمان نرفته این را هم بگوییم که ایران خودرو یک سوزوکی گراند ویتارا، آن هم نسخه به اصطلاح فیس لیفت را به نمایش گذاشته بود، محصولی که به نظر می‌رسید تغییراتی در چراغ‌های جلو و پروژکتورهایش داده شده اما احتمالا فقط خود ویتارا داران خواهند فهمید و برای ما همان سوزوکی چندین سال پیش است که ایران خودرو خواسته به خاطر کمی تغییرات، سود ناچیزش را کمی بیشتر کند! ما هم چون از نیت‌شان خبر داشتیم، حتی یک عکس هم از این خودرو نگرفتیم تا خودشان هزینه برندینگ‌شان را بدهند! یک هایما S7 هم در انتهای سالن وجود داشت که به دلیل خستگی، سمتش هم نرفتیم؛ مدیون هستید اگر فکر کنید به آن علاقه‌ای نداشتیم!
در کل بایستی سالن ایران خودرو را همان بازسازی مجدد از نمایشگاه تهران دانست که هیچ چیز جدیدی خودنمایی نمی‌کرد و دستاورد بزرگترین خودروساز داخلی ما، نمایش یک سری محصولات تکراری از شرکت‌هایی بود که تلاش دارند تا با کمک این یار وطنی، بازار ایران را همچون گذشته قبضه کنند. در ادامه کلیپ اختصاصی ما را از این سالن مشاهده می‌کنید.
آقا عالی بود
هم مفید و هم خیلی خنده دار بیان کردید. قسمت دست به مو کشیدن و اریب گذاشتن دست :)))))))))))))
مردم
شرکتی بعد از پنحاه سال خودروسازی و حمایت همه جانبه دولت الان باید یکی از بزرگترین طراحان و خودروسازان جهان میشد ، متاسفانه الان دیگه کامل مونتاژ کارشده ، جای تبریک داره به مدیران
شاشیدم توش