من هم قبلا ماشینهای وینتج گرانقیمت داشتهام. ماشینهای کلکسیونی مانند «1959 Porche 356 Convertible D». همانی که پنجرههایش با دستگیره بالا میرود. دقیقا یادم هست که اولین بار کِی از پشت به من خنجر زد!
در تابستان سال ۲۰۰۰ داشتم برای آخر هفته رانندگی میکردم که پدال گاز شل شد. وقتی زیر ماشین را نگاه کردم و یک حلقه از فلز شکسته شده دیدم. پورشه یک اتصال دریچه بنزین هفده تکه دارد که تنها توسط برندگان جایزه نوبل فیزیک قابل تعمیر است!
داشتن یک ماشین گرانقیمت مانند نگهداری یک توده بزرگ اسکناس داخل گاراژ است. هرشب پریها میآیند و کمی از آن را میبرند و کسی هم توانایی جلوگیری از آن را ندارد. شما تنها میتوانید صبر کنید و امیدوار باشید که ارزش ماشین دوباره برگردد.
من همان روز تابستانی تصمیم گرفتم که دیگر ماشینی قدیمی نخرم که بیشتر از ۲۰۰۰ دلار ارزش داشته باشد. به این ترتیب نیازی نیست که مدام نگران باشم و میتوانم راههای کار کردن با آن را یاد بگیرم بدون اینکه قیمت ماشین را پایین بیاورم. هرچند این ماشینها، گران و تر و تمیز نیستند؛ همچنان انتظاری که ما از همه ماشینهای قدیمی داریم را برآورده میکنند و آن عقب بردن ما در زمان است. ماشین «1983 Mercedees-Benz 300D» چهاردر من (عکس بالا) بهترین ماشین افتضاحی است که تا به حال داشتهام. مانند یک سگ قدیمی وفادار و البته کند است (!) و دقیقا ۲۰۰۰ دلار برایم خرج برداشت.
پورشه؟ آخرین باری که از پشت به من خنجر زد را هم یادم هست چون همین هفته پیش بود. من این ماشین را سال ۱۹۹۹ با قیمت ۲۵هزار دلار خریدم و سه سال بعد با همان قیمت ۲۵ هزار دلار فروختم. اخیرا داشتم به یکی از شمارههای مجله «Sports Car Market» نگاه میکردم و یک ۳۶۵ قرمز دقیقا مثل ماشین من داخل مجله بود. این ماشین در یک حراجی با قیمت ۱۸۷هزار دلار فروخته شده است. اینجور چیزها هم برای ماشینهای ۲۰۰۰ دلاری اتفاق نمیافتد!