اگر پای صحبت برخی از رانندههای قدیمی که نسبتا هم مسن هستند، نشسته باشید، حتما خاطرات آنها درمورد خودرو و مقایسه آن با مدلهای جدید و امروزی را از زبان آنها شنیدهاید. مثلا اینکه خودروهای قدیمی فقط با تعویض قطعات مصرفی و آب و روغن، سالها بدون دردسر و مشکل خاصی کار میکردند ولی درعوض خودروهای امروزی بسیار پیچیده و پردردسر شدهاند. در نقطه مقابل این طرز فکر، بسیاری هم هستند که مدلهای مدرن امروزی را درکنار امکانات و آپشنهای بسیاری کاربردی و مفید و با وجود اینکه پیچیدگی نگهداری و تعمیرات آنها بالاتر رفته، به مراتب بهتر از خودروهای نسل قبل میدانند.
البته درک این موضوع که چرا بسیاری از طرفداران خودروهای کلاسیک معتقدند مدلهای قدیمی از قابلیت اعتماد بالاتری نسبت به نمونههای امروزی برخوردار بوده و درجه ایجاد مشکل و دردسر برای صاحبان آنها بسیار کمتر است، کار دشواری نیست. درواقع نکته اصلی که با مقایسه خودروهای کلاسیک و نمونههای امروزی میتوان فهمید، طراحی بسیار ساده پیشرانه و کارکرد با حداقل پیچیدگی این قسمت در های کلاسیک است. بهطور مثال اگر فولکس واگن بیتل نسل 1960 میلادی که به یک خودروی مطمئن در طول تاریخ شهرت داشته را درنظر بگیرید، با یک مکانیسم بسیار ساده و فقط با استفاده از حجم هوایی که دورتادور خودرو را طی کرده و در عقب وارد مجموعه موتور شده، فرآیند خنک سازی در آن انجام میشده بهطوریکه این خودرو از هیچ مایع خنک کنندهای برای اینکار بهره نبرده است.
علاوه براین، بیتل ویژگیهای جالب دیگری هم داشت که باعث شده بود به خودرویی با حداقل خرابی و دردسر و یا تعمیرات بسیار ساده و ارزان قیمت که از عهده هر تعمیرکار مبتدی هم برمیآمد، معروف شود. مطمئنا چنین ویژگیهای مثبتی را نمیتوان در خودروهای مدرن امروزی پیدا کرد. البته نباید چنین موارد مثبتی را به تمامی خودروهای تولید شده در آن دوره بسط داد، چون مدلهایی با پیچیدگی نسبتا زیاد نیز در آن زمان وجود داشتند. با این حال، امروزه اجماع عمومی اینگونه رقم خورده که خودروهای مدرن و جدید هرچقدر هم که پیچیدگی بالایی داشته باشند، هزینه نگهداری و تعمیرات آنها، به میزان مدلهای قدیمی فعلی شما را دست به خرج نمیکنند.
گاهی درکنار هزینههای تعمیراتی این خودروهای نسبتا قدیمی، شرایط اقتصادی، قیمت بنزین و یا برخی تصمیمات دولتها نیز باری برآن اضافه کند. بهطور مثال در سال 2009 میلادی، دولت آمریکا قانونی را تصویب کرد که براساس آن مالکان خودروهای قدیمی به علت استهلاک و آلودگی بیشتر، باید مبلغی را اضافهتر بعنوان مالیات سالانه پرداخت کنند. دلیل اصلی اتخاذ این تصمیم که با گلایهها و اعتراضات بسیاری هم روبهرو شد، بهبود شرایط مصرف سوخت و کاهش میزان تولید آلایندگی بود. بعد از اجرای این قانون، تعداد بسیاری از خودروهای قدیمی خیابانهای آمریکا را ترک کردند که شاید نمونه بارز آن یک دستگاه خودروی سواری ساب 900SPG مدل 1989 بود که مالک آن حدودا یک میلیون مایل در این مدت با آن رانندگی کرده بود.
موضوع کاهش هزینههای نگهداری خودرو نیز نشان میدهد که خودروهای جدید و امروزی، با یک نرخ فزایندهای در حال بهبود در این زمینه هستند. بهطور مثال طی بررسیهای انجام شده، هزینه نگهداری خودروها در کشور انگلستان از سال 1997 تا 2009 میلادی، تقریبا 13 درصد کاهش داشته که این موضوع باعث گرایش بیشتر مردم به خودروهای جدیدتر شده است. همچنین براساس تحقیقاتی که در زمینه مبادله و فروش خودروها انجام شده، در سال 2009 میلادی متوسط طول عمر یک خودرو تولید شده تا قبل از فروش توسط مالک اولیه آن به 73 ماه میرسید که این مورد در سال 2013 میلادی به 65 ماه رسید.
اما شاید مهمترین دلیلی که باعث کاهش هزینه نگهداری خودروهای امروزی شده، ظهور سیستمهای کامپیوتری مدرن در آنها باشد. البته درکنار بسیاری از مزیتهای چنین سیستمی همچون عیبیابی سریع خودرو، برخی مشکلات جدی نیز همراه آن برای خودروها ایجاد شد. در دهه 1970 میلادی، موسسه تازه تاسیس EPA (آژانس حفاظت از محیط زیست) در آمریکا یکسری قوانین جدید را در مورد سطح آلایندگی مجاز و میزان مصرف سوخت خودروهای تولیدی وضع کرد که طبق آن باید تمامی خودروسازان و همینطور محصولات صادر شده به آمریکا آنها را رعایت میکردند. به همین دلیل شرکتهای فعال در صنعت خودرو و وسایل نقلیه برای کنترل دقیق عملکردهای خودرو، شروع به استفاده از تجهیزات الکترونیکی در محصولات خود کردند.
استفاده از این تجهیزات جدید بهطور چشمگیری پیچیدگیهای موجود در سیستم کارکردی اتومبیلها را افزایش داد که به دنبال آن، قیمت تمام شده و همینطور هزینههای تعمیرات و نگهداری خودروها نیز با جهش بزرگی مواجه شدند. این سیستم پیچیده تاحد زیادی باعث بهبود عملکرد خودرو، کاهش مصرف سوخت و بالا رفتن ایمنی شد اما احتمال بروز خرابیهای متعدد و ایرادات کامپیوتری زیاد را باخود به همراه داشت. درواقع هرچه یک خودرو بیشتر به سیستمهای پیچیده مجهز میشد، احتمال بروز مشکلات در آن بیشتر بود. اما برای غلبه بر این مشکلات پیش آمده، در دهه 1980 میلادی، انجمن مهندسان خودرو (SAE) موفق شدند برای خودروهایی که به سیستمهای کامپیوتری مجهز شده بودند، سیستم تشخیص عیب داخلی (OBD-II) را طراحی کنند.
از این به بعد بود که خودروها به چراغ چک مجهز شدند و اگر مشکلی در بخشی از سیستم کارکردی خودرو بوجود میآمد، روشن شدن این چراغ به راننده مشکل ایجاد شده را گوشزد میکرد. بعد از مراجعه به تعمیرگاه و با اتصال دستگاه کوچکی به خروجی کامپیوتر خودرو، کد خطای ثبت شده مشخص و با رجوع به منبع کدها، با هزینهای بسیار کمتر از قبل و بدون نیاز به انجام فرآیند آزمون و خطا، مشکل برطرف میشد. اما با این وجود، هزینه تعمیرات خودروهای امروزی و تعویض قطعات، به دلیل پیشرانهها و سیستم تعلیق مدرنتر و همچنین اضافه شدن بخشهای متعدد با مکانیسم نسبتا پیچیده، بالاتر از خودروهای نسل قبل است. به همین دلیل درهنگام بروز تصادفات، هزینههای سرسام آوری متوجه مالک خودرو میشود. اما روی هم رفته اگر کاهش مضرات خودروهای امروزی برای محیط زیست و عیب یابی سریع و کامپیوتری آنها را درنظر بگیریم، کم دردسر بودن نسبت به نسل قبل را میتوان به آنها نسبت داد.